برای دسترسی به آموزش ها و مطالب مرتبط با استاد حسین عباس منش در حوزه ی موفقیت ، روانشناسی ، قانون جذب و … لطفا روی کلمه ی عباس منش کلیک کنید .
.
همچنین با کلیک روی هرکدام از موارد زیر میتوانید به لیست اساتید و آموزش ها و مطالب مربوط به آن حوزه دست پیدا کنید :
آموزش موفقیت ، روانشناسی و قانون جذب
آموزش تجارت الکترونیک ( کسب و کارهای اینترنتی )
.
برای دستیابی به کلیه موارد و کلیه حوزه ها و اساتید و اطلاع رسانی ها ، میتوانید روی عبارت : همه ی اساتید موفقیت و کسب و کار کلیک کنید .
.
.
.
.
.
آموزشی _ انگیزشی :
عباس منش کلاهبردار در این مقاله ما از عباس منش کلاهبردار به عنوان یک کلمه کلیدی استفاده میکنیم و صحت وسقم آن برای ما روشن نیست .
چگونه میتوان باانگیزه بود??
به طور حتم موقعیت،موفقیت و خوشحالی کنونی شما حاصل کارهای گذشته تان است.اگر از شرایط موجود راضی نیستیدسعی کنید کاری انجام دهید.موفقیت و خوشبختی ما نتیجه رفتارهای محکم و مداوم ماست.اما فعالیت های نامنظم و پراکنده اثر مثبتی به دنبال نخواهند داشت.در حقیقت موفقیت ما نتیجه عادت های خوب است.کارهای منظم و پیوسته در زندگی همانند سکانی است که خوشبختی ما را هدایت می کنند.
برای رسیدن به خواسته های خود و دستیابی به موفقیت، عادات خوب و پسندیده خود را پرورش دهید.متاسفانه بسیاری از عادات ما نتیجه تصمیم گیری منطقی و افکار آگاهانه ما نیستند.در حقیقت عادات ما انعکاس تجربه و انگیزه است.اگر تجربه های منفی فراوانی داشته باشیم، به طور حتم واکنش های منفی از ما سر خواهد زد.یک راه حل مناسب برای کنترل عادت ها، انگیزه است و اینکه چقدر با انگیزه هستیم.اگر در زندگی انگیزه کافی داشته باشیم،اشتیاق اجتناب ناپذیر برای خوشبختی، از ترس و ناکامی سبقت می گیرد.
چهار روش برای باانگیزه بودن:
1- هدف های خود را انتخاب کنید.زمانی که اهدافتان را تعیین کردید علاقه شما برای کسب آنها بزرگترین انگیزه تان در زندگی خواهد شد.اهداف بزرگ، کوچک، هدف های شخصی، کاری، مالی یا معنوی و ... همه آنها را یادداشت کنید و برای رسیدن به آنها اقدام نمایید.
2- کار روزانه خود را بعد از انتخاب هدف شروع کرده و هر روز حتی اگر شده یک قدم به طرف جلو حرکت کنید، بزرگی و کوچکی آن مهم نیست.تلفن کردن، کتاب خواندن و ... کمیت مهم نیست فقط کاری انجام دهید.هر کدام از این موارد شما را به هدفتان نزدیکتر میکند و موفقیت های بزرگی را برای شما به ارمغان می آورد.به خاطر داشته باشید یک عادت چیزی جز تکرار یک رفتار نیست.کارهای روزانه عادات شما را محکم تر می کنند و شما ناخودآگاه آنها را انجام می دهید.
3- وجود ما منطق محض نیست.ما موجوداتی احساساتی و عاطفی هستیم.با همین احساس، ذهن ما بزرگترین نقشه های تجاری و مالی را تصور می کند و عملی می سازد.هر زمانی که موفق می شوید بدون در نظر گرفتن کمیت آن بدانید که یک قدم به هدف خود نزدیکتر شده اید.دلایلی را که می خواهید به هدف مورد نظر خود دست یابید یادداشت کنید(نکات مثبت) و بار دیگر نکات منفی و مواردی که فرصت به دست آوردن آنها را از دست داده اید یادداشت نمایید.
4- مسئول باشید و خودتان را کنار نکشید.از سرزنش کردن والدین، همسر، فرزند و رئیس تان بپرهیزید.در حقیقت این زندگی شماست.نگویید اگر می توانستم انجام می دادم.بگویید می توانم و انجام می دهم و به یاد داشته باشید که شما نه تنها مسئول زندگی خودتان هستید بلکه باید تمام تلاش خود را در آن لحظه به کار گیرید تا در دقایق بعدی بهترین ها نصیبتان شود.
عباس منش فایل صوتی
عباس منش کلاهبردار
تاثیرات تشویق
در سال ۱۹۹۸ دانشگاه استنفورد مقالهای منتشر کرد که در آن مولر و همکارانش «مکانیزم اثر تشویق» بر کارآیی دانشآموزان بررسی کرده بودند. نتایج این تحقیق، نگرش به شیوهی «انگیزش» را نه تنها در حوزهی دانشآموزان و درس و مدرسه، بلکه حتی در حوزهی آموزش و یادگیری سازمانی نیز تغییر داد.
در این تحقیق کودکان و دانشآموزان به سه گروه مختلف تقسیم میشدند و در هر گروه، زمانی که دانشآموزان در حل یک مسئله موفق میشدند به شیوهی متفاوتی تشویق میشدند. شیوهی اول این بود که به آنها میگفتند: «آفرین. تو خیلی تیزهوش هستی». در روش دوم زمانی که مسئله حل میشد میگفتند: «آفرین. مسئله را خوب حل کردی» و زمانی که مسئله نادرست حل میشد میگفتند: «نه! مسئله را اشتباه حل کردی». در سومین روش، به عنوان تشویق گفته میشد: «آفرین. تو تلاش خودت را کردی».
این آزمایش بارها و در شرایط مختلف تکرار شد و نتیجه بسیار جالب بود. کسانی که به عنوان تشویق از «استعداد و تیزهوشی» آنها تعریف میشد، به تدریج توانمندی «حل مسئله» آنها کاهش یافت. همینطور در صورتی که در حل یک مسئله با شکست مواجه میشدند، توانایی آنها در حل مسائل بعدی نیز تحت الشعاع قرار میگرفت. اما بهترین نتیجه زمانی حاصل شد که همواره در تشویق، از «میزان تلاش» دانش آموز صحبت میشد.
مولر دربارهی دلیل تاثیر منفی تعریف از «هوش» بر روی کارایی و عملکرد انسانها مینویسد: «ما هرگز همیشه برنده نیستیم. همیشه مشکلاتی وجود دارند که حل نمیشوند و نبردهایی هستند که در آنها شکست میخوریم. آنکس که احساس کند موفقیتاش ناشی از هوش بالاست، پس از هر بار شکست، اعتماد به نفس و باور خود را کمی از دست خواهد داد. اما آنکس که احساس میکند موفقیتاش ناشی از تلاش است، هر موفقیت به او انرژی بیشتر میدهد و هر شکست به او یادآوری میکند که باید تلاش خود را افزایش دهد».
این تحقیق بیش از هر کس دیگر، باید مورد توجه والدین و همینطور مدیرانی قرار بگیرند که کارکنانشان، نخستین ماههای فعالیت در یک سازمان
جدید را تجربه میکنند…
عباس منش فایل صوتی
عباس منش کلاهبردار
فریاد کمک !!!
هرگز در هنگام مشکلات ، فریاد نزنید کمک !
(بر گرفته از مقاله "مدیریت نوین" جناب آقای کیا، مدرس ارشد مدیریت و فروش)
کمک یعنی من گرفتار شده ام و دیگر کاری از دست خودم بر نمی آید !
یعنی عاجز شده ام !
این یک فرصت طلایی برای سودجویان و رقبای شماست .
آنها مدتهاست که منتظر این لحظه هستند .
چه فرصتی بهتر از این که شما خودتان اعتراف می کنید که دیگر دست و پایتان بسته است ؟
بخاطر داشته باشید که اگر روزی در تجارت و یا کسب و کارتان نیاز به کمک داشتید ، آرامشتان را حفظ کنید و با دقت بهترین ناجی را برای نجاتتان انتخاب کنید .
در سکوت و آرامش ، نجاتگرتان را "انتخاب" کنید.
مراقب باشید سود جویان و شکارچیان را بیدار نکنید!
عباس منش فایل صوتی
عباس منش کلاهبردار [۳۱.۱۰.۱۸ ۱۶:۳۱]
مرد میلیاردر قبل از سخنرانیش خطاب به حضار گفت:
ـ از میون شما خانوم ها و آقایون، کسی هست که دوست داشته باشه جای من باشه، یه آدم پولدار و موفق؟
همه دست بلند کردند! مرد میلیاردر لبخندی زدو حرفاشو شروع کرد:
ـ با سه تا از رفیق های دوره تحصیل، یه شرکت پشتیبانی راه انداختیمو افتادیم توی کار. اما هنوز یه سال نشده، طعم ورشکستگی پنجاه میلیونی رو چشیدیم! رفیق اولم از تیم جدا شد و رفت دنبال درسش! ولی من با اون دو تا رفیق، به راهم ادامه دادم. اینبار یه ایده رو به مرحله تولید رسوندیم، اما بازار تقاضا جواب نداد و ورشکست شدیم! این دفعه دویست میلیون! رفیق دوم هم از ما جدا شدو رفت پی کارش! من موندمو و رفیق سوم. بعد از مدتی با همین رفیق سوم، شرکت جدید حمل و نقل راه انداختیم، اما چیزی نگذشت که شکست خوردیم. این بار حجم ضررهای ما به نیم میلیارد رسید! رفیق سوم مستاصل شدو رفت پی شغل کارمندیش! توی این گیرودار، با همسرم تجارت جدیدی رو راه انداختیم و کارمون تا صادرات کالا هم رشد کرد. اوضاع خوب بود و ما به سوددهی رسیدیم اما یهو توی یه تصادف لعنتی، همسرمو از دست دادم! همه چی بهم ریخت و تعادل مالیمو از دست دادم! شرکت افتاد توی چاله ورشکستگی با دو میلیارد بدهی! شکست پشت شکست! مدتی بعد پسر کوچیکم بخاطر تومور مغزی فوت کرد. چند سال بعد، ازدواج دوم داشتم که به طلاق فوری منجر شد! بالاخره در مرز پنجاه و هفت سالگی، با پسر بزرگم شرکت جدیدی زدیم با محصول جدید. اولش تقاضا خوب بود اما با واردات بی رویه نمونه جنس ما، محصولمون افت فروش پیدا کرد و باز ورشکست شدیم. هفت سال حبس رو بخاطر درگیری با طلبکارهای دولتی و خصوصی گذروندم! و اموالمون همش مصادره شد! شکست ها باهام بودندو منم هنوز بودم! به محض رهایی از حبس، باز کار جدیدی رو استارت زدیم و اینبار موفق شدیم. شرکتمون افتاد توی درآمدو وضعمون خوب شد. من به سرعت و با یه رشد عالی، از چاله بدهی ها دراومدم. الان شرکت من ده شرکت وابسته داره و شده یه هلدینگ بزرگ، اونم با ده هزارپرسنل.
مرد میلیاردر بعد از رسیدن به این قسمت از حرف هاش، از حضار پرسید:
ـ همونطور که شنیدید، من برای رسیدن به این مرحله از زندگی، تاوان دادم. عذاب کشیدم. آیا کسی حاضر هست بازم مسیر منو طی کنه؟
هیچ کس دستشو بلند نکرد! مرد میلیاردر خنده بلندی کرد و سپس با گفتن یه جمله از پشت تریبون اومد پائین: “خیلی هاتون دوست دارید الان جای من باشید اما حاضر به طی کردن مسیر سختی نیستید که من طی کردم .''
*برای رسیدن به قله ها باید از مکان های سخت عبور کرد !!
عباس منش فایل صوتی
عباس منش کلاهبردار [۳۱.۱۰.۱۸ ۱۶:۳۲]
اصول روانشناسی فروش
.اصل 1 : دو دلیل اصلی خرید یا عدم خرید میل به سود بردن و ترس از ضرر کردن است.
.اصل 2 : مردم احساسی تصمیم می گیرند و بعد با منطق این تصمیم را توجیه می کنند.
.اصل 3 : برای مشتری مهم نیست که کالای شما چیست و چه گونه است برای او مهم این است که کالای شما چه کاری برای او انجام می دهد.
.اصل 4 : فروش حرفه ای با تحلیل نیاز ها شروع می شود.
.اصل 5 : اشخاص به دلایل خود از شما خرید می کنند نه به دلایل شما.
.اصل 6 : مشتری احتمالی ، تنها زمانی از شما خرید می کند که بداند دوست او هستید و منافعش را رعایت می کنید.
.اصل 7 : مشتریان معمولا روی پیشنهاد شما فکر نمی کنند ، به محض اینکه از دفتر یا محل کار مشتری بالقوه بیرون می روید او حتی فراموش می کند کسی مثل شما در این دنیا زندگی می کند.
.اصل 8 : هرگز انتظار نداشته باشید مشتریان به شما زنگ بزنند.
.اصل 9 :جواب نه مشتری احتمالی ، جواب رد به شخص شما نیست. مقاومت اولیه در برابر فروش هم مقاومت در برابر شما نیست
اصل10. 80 درصد فروش ها قبل از 5 جلسه پیگیری قطعی نمی شوند و تنها 10 درصد فروشندگان برای قطعی کردن فروش بیش از 5 بار تماس می گیرند بیش از 50 درصد از فروشندگان بعد از یک بار تماس از خیر فروش می گذرند.
.اصل11: وقتی کسی به شما جواب نه می دهد ، به شما به عنوان یک شخص جواب نه نمی دهد ، بلکه به پیشنهاد یا ارائه قیمت شما جواب نه می دهد.
.اصل 12 : اگر جواب " نه " را شخصی تلقی کنید به این نتیجه می رسید که احتمالا اشکالی در شما وجود دارد و یا به این نتیجه می رسید که گناه به گردن محصول یا شرکت شماست. وقتی این گونه فکر می کنید ، به زودی مایوس می شوید ، اشتیاق خود را به فروش از دست می دهید.
.اصل 13: روش دیگری که فروشندگان می خواهند از امکان شکست خوردن اجتناب کنند این است که به لحاظ جغرافیایی حیطه فعالیت خود را وسیع می کنند. این فروشندگان ابتدا با یک سمت شهر تماس تلفنی بر قرار می کنند و تلفن بعدی را بعدازظهر به سمت دیگر شهر می زنند ، این کار سبب می شود که مدت حرکت آن ها در اتومبیل افزایش یابد. فروشنده وانمود می کند که دارد کار می کند و این در حالی است که وقت را می کشد.
#Sales
عباس منش فایل صوتی
عباس منش کلاهبردار [۰۱.۱۱.۱۸ ۰۰:۰۹]
تفاوت مشتری (Customer) و مصرفکننده (Consumer)
تصور کنید یک شرکت سازنده اسباببازی میخواهد ایدههای جدیدی برای طراحی و تولید محصولاتش بهکار بگیرد تا فروش بیشتری داشته باشد. به نظر شما این شرکت باید به سلایق کودکان توجه کند یا این که بهتر است نظرات پدر و مادرهای آنها را در اولویت قرار دهد؟
این سوال، تفاوت بین دو مفهوم مشتری (Customer) و مصرفکننده (Consumer) را نشان میدهد. مشتری کسی است که کالای شما را میخرد و مصرفکننده، فردی است که از آن محصول استفاده میکند. گاهی اوقات ممکن است مشتری، مصرفکننده هم باشد، مثلا وقتی پدر و مادری برای فرزندشان شکلات میخرند، ممکن است خودشان هم از آن را مصرف کنند و احتمالا ذائقه آنها نیز در این انتخاب موثر است.
بعضی وقتها کانال توزیع یک محصول نیز میتواند بخشی از مشتریان آن محصول باشد. یک انتشارات کتابهای کمک آموزشی را در نظر بگیرید. مصرفکننده محصولات این شرکت، دانشآموزان هستند ولی نظرات افرادی چون کتابفروشیها، خانوادهها و یا حتی معلمان مدرسه نیز ممکن است در این تصمیمگیری سهیم باشد. مشتریان یک داروخانه، بیماران هستند ولی صاحبان داروخانه، پزشکان منطقه را در برنامههای بازاریابیشان، مد نظر قرار میدهند.
شرکتهایی که قصد دارند مسیر رشد و توسعه بازارشان را با موفقیت طی کنند، باید به خوبی رفتار مشتریان و مصرفکنندگانشان را بشناسند، زیرا مشتریان وقتی محصولی را میخرند که مصرفکنندگان به آن نیاز دارند.
#Marketing
عباس منش فایل صوتی
عباس منش کلاهبردار [۰۱.۱۱.۱۸ ۰۰:۱۰]
🌟چطور یاد بگیرید یک کارآفرین شوید؟
🎯یکی از شایعترین سوالاتی که کارآفرینان بلندپرواز از من میپرسند و البته سختترین آنها نیز محسوب میشود این است که: «از کجا شروع کنم؟» من میخواهم به آنها بگویم: «از هر جایی که میخواهید شروع کنید» اما میدانم بیشترشان نمیدانند «هرجا» کجاست.
💠آنها هنوز برای زندگیای که به دنبال آن هستند آماده نشدهاند و مدام از من میپرسند که چطور یاد بگیرند یک کارآفرین بشوند. همه ما از دورانی میآییم که جامعه و نظام آموزشی ما را در راستای کار کردن برای دیگران آماده کرده است اما در جامعهای که به سرعت در حال تغییر است، کارآفرینان در صف اول افرادی هستند که بهترین مهارتی که میتوانند و باید یاد بگیرند، خود یادگیری است.
در اینجا مهمترین پیشنهادهای ارائه شده را آوردهام:
🔵1) شبیهسازی و گیمیفیکیشن2 کسبوکار: یادگیری لزوما نباید همواره در حین کار کردن اتفاق بیفتد. ما الان میدانیم افراد از سنین پایین یادگیری را آغاز میکنند و مجددا در بزرگسالی به حوزه یادگیری و آموزش برمیگردند، با این تفاوت که این بار آموزش در حین سرگرم شدن اتفاق میافتد. امروزه ابزارهای گیمیفیکیشن مانند Thrive15 و GamEffective وجود دارند که میتوانند به افراد در هر سنی کمک کنند تا کسب و کار خود را آغاز کنند یا به یک مرحله بالاتر ارتقا دهند.
🔴2) یادگیری و مشاوره کسب و کار انطباقی: هر کسب و کار و کارآفرینی در مرحله متفاوتی قرار دارد، بنابراین زمان آن است که به جای اینکه شما خودتان را با ابزارهای یادگیری انطباق دهید، آنها خودشان را با شما انطباق دهند. دانشگاهها و بازارها به سرعت در حال تولید محصولاتی مانند OpenStudy هستند که یک شبکه یادگیری است که از گروههای مطالعاتی متعددی تشکیل شده است.
🔵3)کمک به کارآفرینان با آموزش مستمر: گزینههای موجود در زمینه آموزش آنلاین فرصتهای مغتنمی محسوب میشوند، هرچند کافی نیستند.
مشاوران کسبوکار باید آماده باشند در هر مرحلهای به کارآفرینان یاری برسانند. هرچند هنوز بسیاری از کارآفرینان در خصوص دریافت آموزش مردد هستند، اما باید بدانید اگر به طور مستمر در حال یادگیری نباشید، از دیگران عقب خواهید افتاد.
🔴4) ترکیب یادگیری و انجام دادن: نیازی نیست کارآفرینان قبل از آغاز کسب و کار همه چیز را بدانند. آنها کافی است گامهای اول را بردارند و دریابند گامهای بعدی چیست. هیچ دوره استانداردی در این زمینه وجود ندارد، اما پاسخها در اینترنت موجود است و اگر بدانید چطور کنید، با دنبال کردن وبلاگهای آموزشی و حضور فعال در شبکههای اجتماعی میتوانید آموزشهای لازم را در این زمینه کسب کنید.
🔵5) کمکهای مالی به کسب و کارها: جمعآوری کمکهای مالی (Crowdfunding) آخرین راهحل برای کارآفرینانی است که نیاز به کمک دارند و پیش از آن بهتر است سراغ گزینههای دیگری مانند وام، بودجه، سرمایهگذاری مشترک و... رفته شود. این روزها اگر شما نتوانید سرمایه مورد نیازتان را تأمین کنید یا به اندازه کافی تلاش نکردهاید یا ایده شما به اندازه کافی خوب نبوده است.
🔴6) کمک گرفتن از مربیان کسبوکار: منابع قابل استفاده برای ارتقای سطح دانش کارآفرینان فراوان هستند اما اغلب کمتر مورد استفاده قرار میگیرند.
💠چالش اصلی این است که منابع مورد نیاز از قبیل حامیان استارتآپ (Startup incubators)، تسریعکنندگان، مربیان و مشاوران کسب و کار را در زمان درست پیدا کرد، به همین دلیل نیاز است تا کارآفرینان وبلاگها و محافل آنلاین که در این زمینه فعال هستند را به دقت مورد پایش قرار دهند.
#Entrepreneurship
عباس منش فایل صوتی
عباس منش کلاهبردار [۰۱.۱۱.۱۸ ۰۰:۱۱]
پنج عنصر اساسی در بازاریابی تهاجمی
سودآوری (Profitable)
اصل سودآوری در بازاریابی تهاجمی به این مطلب اشاره دارد که هدف بازاریابی تنها بالابردن سهم شرکت از بازار یا حفظ منافع مشتری نیست، بلکه افزایش سودآوری نیز است.
تهاجمی بودن (Offensive)
اصل تهاجمی بودن بر این تاکید دارد که بنگاه اقتصادی باید بتواند در برابر تغییرات مشتری و بازار به سرعت واکنش نشان دهد و هرگز منتظر اقدام های رقبا باقی نماند. رقابت طلبی و پذیرش خظرپذیری منطقی و حساب شده و رهبری بازار در هر شرایط ممکن از مهمترین رئوس مورد تاکید در این اصل است.
یکپارچگی (Intergrated)
تولید محصول و خدماتی با کیفیت بالا و هزینه اندک مستلزم هماهنگی و انسجام در مهم عملیات، فرآیندها و کارکنان بنگاه است. تنها در این صورت است که شرکت می تواند در زمان مناسب کالا و خدماتی را به مشتریان خود ارایه دهد که نسبت به سایر رقبا کیفی تر، ارزان تر و برای مشتری خواستنی تر است.
راهبردی بودن (Strategic)
دیدگاه راهبردی در طراحی برنامه های بازاریابی و توسعه یکی دیگر از اصول اساسی در بازاریابی تهاجمی است. داشتن نگاه دوربرد، تجزیه و تحلیل اکتشافی محیط و توانایی پیش بینی تغییرات محیطی در مقیاسی وسیع منجر به تدوین راهبردهایی می شود که حاصل اجرای آن ها موفقیت در رهبری بازار است.
اجرای اثربخش (Effectively Executed)
مدیریت موثر، بهبود مستمر و هدایت طرح های راهبردی، پیاده سازی راهبردهای برنده و برنامه های عملیاتی شرکت از اصول مهم دیگری است که دسترسی به اهداف تعیین شده شرکت را ممکن می سازد.
#Marketing
عباس منش فایل صوتی
عباس منش کلاهبردار [۰۱.۱۱.۱۸ ۱۴:۱۷]
نقش علم بازاریابی در سلامت اجتماعی
در دیدگاه کلان، طبعاً علم بازاریابی در جوامعی می تواند به شکوفایی برسد که بازار به صورت فعال و شفاف به تولید، اشتغال زایی و مصرف بپردازد. به طور کلی، رویکردهای بازاریابی در هر کشوری به سطوح تمدن مادی کشورها، فرهنگ آن و پذیرش فناوری جدید توسط گروه مصرف کننده بستگی دارد. بازاری که در آن بازارهای خدماتی، تولیدی، سرمایه ای و مالی در تعاملی مولد بوده و یکدیگر را در سیری مثبت تقویت کنند، خود به مثابه موتور توسعه عمل می کند. در محیط تورم زا که تقاضا همواره بر عرضه پیشی دارد و همچنین در محیطی که از لحاظ سلامت اجتماعی در تلاطم جدی قرار دارد، مشتری توان خرید کالاهای اساسی را به سختی خواهد داشت، چه رسد به اینکه بتواند به کیفیت زندگی خود در بعد مصرف بپردازد.
در کنار این امر و طبق مطالعات انجام شده، در اغلب کشورهای در حال توسعه رویکرد به برنامه ریزی توسعه صرفاً از دیدگاه اقتصادی و توسط اقتصاددانان انجام می شود. در این میان و با قبول این پیش فرض که بنگاه و بازار عوامل اصلی تولید ثروت و جریان آن هستند، نگرش صرف اقتصادی (در عوض نگرش مدیریتی و بنگاه مدار به مسئله توسعه و برنامه ریزی آن) موجب بروز کاستیهای اساسی در روند توسعه ملی می شود. در یک کلام، به نظر می رسد تا زمانی که نگرش مدیریتی و بنگاه محور در برنامه های توسعه ای ملحوظ نشود، فرایند توسعه و تولید ثروت (بنابر شواهد تاریخی) دچار اختلال شده و فقر و در نتیجه نابسامانیهای اجتماعی دامنگیر نسلهای آینده خواهند شد.
از جانب دیگر نگرش بنگاه محور خود منوط به بهره گیری از تفکر استراتژیک، علمی و برنامه ریز مبتنی بر کار است که بحث جداگانه ای را می طلبد.
● نتیجه گیری
به نظر می رسد که مدیران بازاریابی نقشی دوچندان در ساماندهی نظام بازاریابی سازمانی خود به منظور کاهش هزینه و ایجاد سازماندهی توانمند به منظور رقابتی کردن محصول خود پیدا می کنند. در جایی که هدف صرفه جویی در هزینه و تولید برحسب نیاز واقعی جامعه و مشتری باشد، «بازارشناسی وبازارشنوی به ابزارهایی بسیار کلیدی مبدل می گردند.
علم بازاریابی می طلبد که همواره تجزیه و تحلیل صحیحی از اوضاع اقتصادی و اجتماعی چه در سطح خرد یا کلان صورت گیرد و به همین علت، در صورت توسعه و اجرای مناسب می تواند به جریان اطلاعات و حساسیت فزاینده بنگاه نسبت به نیازهای خریداران منجر شده تا در بلندمدت آنها را به «مشتری» تبدیل کرده و از این طریق سود نهایی برای شرکت حاصل شود تا هدف «ثروت زایی» نیز تامین گردد.
بدین ترتیب علی رغم کم توجهی نسبت به علم بازاریابی در جوامع در حال گذر و متلاطم، به نظر می رسد که در اینچنین محیطهایی علم بازار و بازاریابی چنانچه اصولمند، هدفمند، مسئولانه و واقع گرایانه در سطوح خرد و کلان به اجرا درآید، چرخهای تولید به گونه ای موثر به سمت سلامت اجتماعی به حرکت درآید.
منبع : ماهنامه تدبیر
#Marketing
عباس منش فایل صوتی
عباس منش کلاهبردار [۰۱.۱۱.۱۸ ۱۴:۱۸]
بزرگ ترین اشتباهاتی که استارتاپ ها ممکن است هنگام استخدام مرتکب شوند
فناوری ظرف سال های گذشته پیشرفت های چشمگیری داشته است. با اینهمه، مشکلات استخدام و جذب نیرو هنوز سر جای خود هستند.
1- استخدام احساسی
با اینکه برای جذب نیرو نباید فقط روی مهارت های سخت تمرکز کرد، استخدام افراد فقط به این دلیل که «حس» خوبی نسبت به آنها دارید یک اشتباه محض است. خیل عظیمی از شرکت ها هر روز درگیر استخدام احساسی هستند و کماکان با تبعات آن دست و پنجه نرم می کنند. تمام استارتاپ ها باید فرایند مشخصی برای استخدام خود داشته باشند. پیشنهاد متخصصان این حوزه این است که متقاضیان نه تنها از لحاظ مهارت های فنی و حرفه ای بررسی شوند، بلکه تناسبشان با باقی اعضای تیم نیز به طور جدی مد نظر قرار بگیرد.
2- استخدام نامتناسب با نیاز
شرکت ها پیش از آنکه به فکر استخدام نیروی جدید بیفتند باید اول مشخص کنند نیاز و توقعشان از یک موقعیت خالی دقیقاً چیست و استخدام یک نیروی متناسب چه تأثیری روی بدنه ی کل شرکت خواهد گذاشت. بسیاری از استارتاپ ها بدون اینکه از نیازهای خود آگاهی دقیقی داشته باشند دست به استخدام می زنند. این به فرهنگ تیم شما ضربه خواهد زد و منابع شما را به هدر خواهد داد. به جای این کار، پیش از استخدام نیرویی جدید، برای تمام موقعیت های خالی خود مجموعه ای از نیازها و توقعات مشخص و برای مصاحبه های آن فرایند ثابتی تعیین کنید. به این ترتیب ریسک های موجود را به حداقل ممکن خواهید رساند.
#HRM
عباس منش فایل صوتی
عباس منش کلاهبردار [۰۱.۱۱.۱۸ ۱۴:۱۸]
تماس چشمی در ارتباطات یعنی همه چیز
ًً
اگر بخواهید برای برقراری ارتباط و یک سخنرانیکردن خوب چه در جمع چه در مقابل یک نفر، یک ارائه ی عالی و بی نقص بدهید و کاری کنید دیگران همان چیزی را فکر کنند که شما فکر میکنید، اگر بخواهید ایده ای در جمع بدهید و بخواهید دیگران جواب مثبت به ایده شما بدهند و مهم تر از همه اگر بخواهید برای این منظور فقط و فقط یک مهارتیاد بگیرید آن مهارت قطعا : برقراری تماس چشمی استراتژیک، خواهد بود.
زمانی که با مردم در حال صحبت هستید، یک تماس چشمی استراتژیک، قدرت این را دارد که فکر طرف مقابلتان را در مورد شما عوض کند.
تنها زحمتی که بدست آوردن یک تماس چشمی حرفه ای و استراتژیک نیاز دارد ،کمی تمرین است…
#psychology
عباس منش فایل صوتی
عباس منش کلاهبردار [۰۲.۱۱.۱۸ ۱۰:۴۴]
سه نیاز کارکنان که از طریق شادی در کار قابل تحقق است
1⃣ یک دیدگاه امیدوارکننده نسبت به آینده
🔸یک ضربالمثل انگلیسی هست که میگوید «آنکه امید به بردن ندارد از قبل باخته است.» یکی از مهمترین پیش نیازهای امیدواری نسبت به آینده کاری هر فردی در هر سازمانی به شاد بودن او در زمان حال بستگی دارد.
🔸این نگرش افراد نسبت به آیندهشان است که انگیزه کار بیشتر و بهتر را در آنها پدید میآورد و تقویت میکند.
یک کارمند یا کارگر هنگامی نسبت به آینده اطمینان پیدا میکند که بداند میتواند خود را با آن مطابقت دهد. در این حالت است که میتوان دیدگاههای آیندهنگرانه افراد را با دیدگاههای آتی سازمانها هماهنگ و برای پیشرفت و حرکت به جلو برنامهریزی کرد.
🔸برای نیل به این مقصود بیش از هر چیزی به ارتباطات مستحکم، پیوسته و عمیق بین مدیران و کارکنان نیاز است و شاهکلید برقراری و توسعه این ارتباط چیزی نیست مگر تزریق روحیه شادکاری در درون سازمان.
2⃣ احساس هدفمندی و حرکت به سمت مقصدی مشخص
🔸یک ضربالمثل دیگر هست که میگوید: «برای کشتی سرگردانی که مقصد مشخصی ندارد هیچ بادی، باد موافق نیست». یکی از مزیتهای شادکاری و وجود احساس مثبت در محیط کاری این است که به افراد احساس هدفمندی میدهد. هنگامی که افراد بدانند که در حال حرکت به سمت مقصدی مشخص هستند، آن گاه با روحیه و انگیزه بیشتری به کارشان ادامه خواهند داد و احساس شادی بیشتری در کار خواهند داشت.
🔸رابطه بین هدفمندی و شادکاری رابطهای دوسویه است بهطوری که هدفمندی بیشتر و احساس انجام کاری بزرگ، به افزایش احساس شادی در کار منتهی میشود و شادکاری نیز به نوبه خود باعث افزایش هدفمندی افراد و سازمانها خواهد شد.
3⃣ داشتن روابطی مستحکم و عمیق
🔸کارکنان هنگامی که روابط مثبت و خوبی با همکاران، زیردستان و مافوقهای خود داشته باشند لزومی نمیبینند مجموعهای را که در آن مشغول به کار هستند ترک کنند و به مجموعهای دیگر بپیوندند.
🔸یکی از پیشنیازهای شادکاری، داشتن روابط مثبت و سازنده با دیگران است که شادی ناشی از داشتن چنین روابطی نیز به نوبه خود بر انگیزه افراد برای گسترش این روابط خواهد افزود و این به آن معناست که شادکاری و روابط کاری سازنده و مثبت بر همدیگر اثرگذاری مثبت دارند.
منبع: hbr
عباس منش فایل صوتی
عباس منش کلاهبردار [۰۲.۱۱.۱۸ ۱۹:۰۷]
جنبههای اصلی مدیریت کیفیت فراگیر مدیریت کیفیت فراگیر جریانی است که از یک عرضه کننده به فرایند یا سیستم( یعنی آنچه عملا در یک بخش از سازمان رخ میدهد) شروع میشود و پس از آن به مشتری می رسد این به معنی آن است که مدیریت کیفیت فراگیر بر کار بر روی دو رابطه کلیدی تاکید میکند:
روابطی که بین ما(سازمان) و عرضه کنندگان ما وجود دارد؛
روابطی که بین ما و مشتریان وجود دارد.
در مرحله بعد برای استمرار خوشحال سازی مشتری هایمان باید سعی همیشگی به بهبود فرایندها یا سیستم های خود داشته باشیم. این بهبود مستمر با چند ابزار اساسی کیفی انجام می گیرد. به کاربرد ضمیر جمع "ما" در این جملات توجه داشته باشید. بهبود مستمر لازم است که توسط گروه یا تیم های بسته به طور متمایز و قابل تشخیص انجام شود. یک بخش یا قسمت از سازمان بر فرایند یا سیستمی سیطره دارد و بهبود همیشه یک فعالیت تیمی است و این یعنی آنکه درگیران TQM باید همکاری تیمی کارآمدی داشته باشند و بتوانند به تقویت بقیه کمک کنند.
اصل اول : تمرکز بر مشتری
اصل دوم : مدیریت رهبری
اصل سوم : مشارکت کارکنان
اصل چهارم : مدیریت فرایند
اصل پنجم : رویکرد سیستمی به مدیریت اصل ششم : رویکرد بهبود مستمر
اصل هفتم : رویکرد تصمیم گیری اصل هشتم : ارتباط با تامین کنندگان
#Processes
عباس منش فایل صوتی
عباس منش کلاهبردار [۰۲.۱۱.۱۸ ۱۹:۰۷]
نکته طلایی از نویسنده پرفروش و کارآفرین برتر در مورد برندینگ شخصی (Personal Branding):
ست گادین (Seth Godin) در یکی از مصاحبههای اخیرش گفت: مهمترین تغییری که در آینده نزدیک در «جذب منابع انسانی» مشاهده میکنم، کاهش ارزش رزومهها و افزایش اهمیت «ردپای دیجیتال» یا «Digital Footprint» است. مجموعه نوشتههای یک نفر در وبلاگ خود، در شبکههای اجتماعی، عکس هایی که در اینستاگرام به نمایش میگذارد، نوشتههایی که توییت میکند، عکس پروفایل او در نرمافزارهایی مثل وایبر و واتساپ و فیس بوک و کاوری که برای صفحه خود انتخاب میکند و مطالبی که لایک میکند یا به اشتراک میگذارد، چنان پروفایل دقیقی از دانش و نگرش شخص در اختیار قرار میدهد که چند برگ رزومه که با هزار دقت و وسواس پس از مشاهده آگهی استخدام تنظیم میشود، هرگز آن کارایی و دقت را ندارد.
#HRM
عباس منش فایل صوتی
عباس منش کلاهبردار [۰۲.۱۱.۱۸ ۱۹:۰۷]
راهنمای راهاندازی یک کسب و کار در ایران
به چند قانون پایبند باشید:
• فقط گهگاهی گزارش دهید.
• مطمئن شوید که پیشنهادات شما واقعا مفید و کارساز هستند.
• مطمئن شوید که این گزارش نه تنها توسط رئیستان بلکه توسط روسای رئیستان نیز دیده شود.
البته بدون شک بهترین راه متمایز بودن این است که در کارتان بهترین باشید و بهترین روش این است که زمان خوتان را فقط برای کار کردن صرف کنید و از کنار حواشی بگذرید.
خیلی چیزها مثل سیاست بازیها، شایعه پراکنیها وگپ و گفتگوهای جمعی هم کار محسوب میشوند. اما در حقیقت کار نیستند. بازیکنان متعهد فقط بر روی بازی تمرکز میکنند. حواستان را تنها بر روی کاری که در دست دارید متمرکز کنید در آن بسیار خوب بدرخشید و نگذارید چیزی یا کسی شما را منحرف کند.
#Entrepreneurship
عباس منش فایل صوتی
عباس منش کلاهبردار [۰۲.۱۱.۱۸ ۱۹:۰۸]
آیا این درست است که بهترین ایدههای استارتاپی در ابتدا مضحک بودهاند؟
با نگاهی به گذشته، در میان تعداد فراوان استارتاپها، بهترینها کاملاً آشکار به نظر میرسند. دلیل آن این است که وقتی ما به عنوان کاربر یک استارتاپ را مییابیم، آنها دیگر به نقطه رشد انفجاری خود رسیدهاند.
ایجاد یک استارتاپ خوب با یک ایدهی خوب کار ممکنی است، اما استارتاپهای بزرگ اغلب نتیجهی ایدههایی هستند که اگر آنها را قبل از راهاندازیاشان میدیدید، مضحک به نظر میرسیدند.
این جملهی درستی است که: اگر استارتاپها اینقدر واضح بودند، کس دیگری قبلاً آنها را انجام میداده است.
از خودتان بپرسید، اگر شما سرمایهگذار بودید و با یکی از این ایدهها روبرو میشدید، واکنشتان چه بود؟
Facebook –
دنیا به مای اسپیس و یا فرینداستر دیگری نیاز دارد، الیته با چند سال تاخیر! فیسبوک را فقط برای آدمهای پرکار و همیشه مشغول، ضداجتماعی، و کتوشلوارپوشها درست میکنیم. کمکم دیگران هم به ما ملحق خواهند شد، چون دانشجویان دانشگاه هاروارد خیلی باحال هستند.
Dropbox –
ما میخواهیم یک سایت اشتراکگذاری فایل و همگامسازی بسازیم؛ آنهم در زمانی که بازار دارای یک دوجین از آنها است که توسط شرکتهای بزرگی مانند مایکروسافت حمایت میشوند، تازه هیچکس هم از آنها استفاده نمیکند. استارتاپ ما فقط یک کار را خوب انجام میدهد، و شما باید تمام محتوای خود را برای استفاده از آن جابهجا کنید.
Amazon –
هرچند کاربران اینترنت هنوز از استفادهی کارتهای اعتباری در فضای وب میترسند، اما ما میخواهیم به صورت آنلاین کتاب بفروشیم. هزینهی ارسال هم همهی پساندازشان را میخورد. البته آنها این کار را برای راحتی انجام خواهند داد، هرچند که مجبور باشند یک هفته برای کتاب صبر کنند.
Mint –
همهی اطلاعات حساب بانکی و کارت اعتباری خودتان را به ما بدهید. ما آنها را با فونتهای زیبا مینویسیم و به شما برمیگردانیم. برای اینکه احساس ثروتمندی کنید هم، آنها را با رنگ سبز مینویسیم.
iOS –
یک برند تازه در سیستم عامل که حتی یک برنامه از میلیونها برنامهای که برای مک او اس، ویندوز یا لینوکس ایجاد شدهاند را اجرا نمیکند. فقط اپل میتواند برای این سیستم عامل برنامه بنویسد. تازه Cut و Paste هم ندارد.
Google –
ما بیستمین موتور جستجوی جهان را میسازیم در حالیکه بیشتر آنها به دلیل اتلاف سرمایه، رها شدهاند. ما از همهی اخباری که با آگهی حمایت میشوند و دیگر ویژگیهای پرتالها خلاص میشویم تا شما حواستان از جستجو در اینترنت پرت نشود.
Paypal –
مردم از آدرسهای ایمیل ناامن یاهو و آاوال خود برای پرداخت پول واقعی به یکدیگر استفاده میکنند. این فرآیند هم توسط یک سازمان غیربانکی با یک نام جالب پشتیبانی میشود.
LinkedIn –
در مورد یک شبکه اجتماعی حرفهای چی فکر میکنی؟ کاربران هر پنج سال یکبار آن را استفاده میکنند، همان زمانی که در جستجوی کار هستند.
FireFox –
ما میخواهیم یک مرورگر وب بهتر بسازیم. با آنکه نوددرصد کامپیوترهای جهان قبلاً یک مرورگر مجانی در خود دارند. بیشتر کار را هم فقط یک نفر انجام میدهد.
Twitter –
مانند ایمیل، SMS و RSS است. با این تفاوت که امکانات خیلی کمتری دارد. در ابتدا هم بیشتر توسط خورههای رایانه استفاده خوهد شد.
عباس منش فایل صوتی
عباس منش کلاهبردار [۰۳.۱۱.۱۸ ۱۱:۴۹]
تفاوت بین مدیریت و ریاست
"مدیریت کاربردی"
◀️ ما واژه های مدیریت و ریاست و مدیر و رییس را بسیار شنیده ایم ولی هیچگاه پرسیده ایم بین این دو چه تفاوتهایی هست ؟ آیا واقعا مدیر با رییس متفاوت است ؟
آیا این واژه ها به درستی استفاده می شوند؟
باید بگویم متاسفانه این عناوین به درستی استفاده نمی شوند.
🔺مدیریت خلق و تولید روشهای مدون و قابل قبول با توجه به شرایط و محدودیتهای موجود برای رسیدن به هدف می باشد یعنی هدف تعریف می شود و این مدیر است که با توجه به تمام محدودیت های سازمانش و با توجه به شرایطی که در آن قرار دارد اقدام به هدایت سازمان نموده و روشهای جدید همراه با خلاقیتهای پایدار را تولید و خلق می نماید.
🔺اما ریاست به حفظ و نگهداری و نظم وترتیب دادن به وضعیت موجود می پردازد وخلاقیت و آفرینشی در آن دیده نمی شود شرایط هرچی هست باشد رییس درجا می زند و تلاش می کند شرایط را همانگونه که هست حفظ نماید.
🔴 معمولا روسا در حال امر و نهی کردن هستند ولی مدیران برعکس در تعامل با پرسنل خود و استفاده از نظرات آنها هستند.
🔴 یک مدیر بازخوردهای اقدامات خود را دریافت و تحلیل می نماید. اما رییس بازخوردها را دریافت و تنبیه می نماید.
🔴 رییس برای نگهداری وضع موجود از اهرم زور گاهی استفاده می کند ولی مدیر اهرمی به نام زور را نمی شناسد.
🔴 رییس جبهه می گیرد ولی مدیر مشاوره می کند
🔴 رییس وابسته به قدرت است اما مدیر وابسته به اعتماد کارکنان
🔴 رییس توقع احترام دارد اما مدیر احترام را بر می انگیزد.
🔴 مدیر حس اعتماد را اشاعه می دهد اما رییس ترس
🔴 رییس دنبا خطاکار میگردد اما مدیر دنبال اشتباه
و … بسیاری از خصلت های دیگر که احتمالا همه ما به نحوی در محیط کار خود و اطراف بسیار مشاهده نموده ایم.
در این میان مدیران قوی و ضعبف وجود دارند همچنین روسای قوی و ضعیف نیز وجود دارند. متاسفانه بسیار دیده می شود که مدیران تبدیل به رییس شده اند و جایگاه خود را فراموش کرده اند.
حال تصمیم بگیرید می خواهید مدیر باشید یا رییس؟؟؟ کدام برای شما لذت بخش تر است؟؟؟
شاید ریاست لذت زیادی دارد که همه اطراف ما را رییس فرا گرفته است.
کاش کمی مدیر می دیدیم.
https://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q
عباس منش کلاهبردار [۰۳.۱۱.۱۸ ۱۱:۵۱]
👥 پیشنهادهایی برای کاهش سکوت در سازمانها :
۱-استقرار نظام پاداش دهی مناسب برای نظرات و پیشنهادات خلاق؛
۲-استقرار سیستم تریبون آزاد بدون کوچکترین استرس و نگرانی و ترس از بیان آزاد عقاید؛
۳-شناسایی توانمندی ها و قابلیت های افراد و استفاده از آنها در امور اجرایی و تصمیمگیری؛
۴-کاهش تمرکز سازمانی و تفویض اختیار؛
۵-شناخت ویژگی های فردی و شخصیتی افراد جهت واگذاری مسئولیت به آنها؛
۶-تشکیل کارگاههای آموزشی روابط عمومی و برقراری ارتباط؛
۷-تدوین آئین نامههایی برای حمایت از نظرات کارکنان؛
۸-تغییر فرهنگ سازمان در جهت دستیابی به موقعیت سازمانهای یادگیرنده و یادگیری سازمانی؛
۹-برقراری برنامه بهبود مدیریت منابع انسانی؛
۱۰-ایجاد امنیت شغلی برای کارکنان و کاهش جو ترس و هراس از انتقاد؛
۱۱-ایجاد سیستم بازخورد مثبت و منفی توامان.
۱۲-استقرار سیستم آموزش کارکنان برای همگام بودن با تکنولوژی و فن آوری های روز دنیا.
https://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q
عباس منش کلاهبردار [۰۳.۱۱.۱۸ ۱۱:۵۲]
در جامعه امروزی با توجه به رشد افکار و ایده ها که به سرعت در حال رشد و اجرایی شدن می باشد ضرورت حفظ ارزش ها و مسائل محرمانه تجاری سازی و نگهداری از این ایده برای بسیاری از کارآفرینان پر اهمیت می باشد . لذا قرار داد های NDA مهمترین جزئیات را برایتان مغتنم شمرده و به شما کمک می کنددر حین در میان گذاری اسرار تجاری و ایده های خود با سرمایه گذاران از اطمینان خاطر جهت عدم افشا ایده برخوردار باشید . فایل زیر آموزش جامعیست برای NDA . دقت بفرمایید این فایل را دانلود سپس از طریق PREZI قابل اجراست که هماره خود فایل می باشد.
https://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q
عباس منش کلاهبردار [۰۳.۱۱.۱۸ ۱۱:۵۲]
انواع روش های تحقیقات بازاریابی کیفی
گروه_تمرکز_(کانون یا مرکز)
روش گروه تمرکز یا مرکز یا کانون(Focus group)به نوعی بحث گروهی اطلاق می شود که درصدد کاوش دسته ای از جریان های معین است.
در این روش، گروه روی یک بحث جمعی متمرکز می شود تا مسئله خاصی را به بررسی بگذارد.
هدف گروه تمرکز، کاوش و بررسی در ملاحضه ها، آرزوها، عقاید و تجربه های افراد درگیر است.
گروه های تمرکز(کانون) شایع ترین روش کیفی در دنیای کسب و کار و در مقابل کم استفاده ترین روش کیفی در محیط های دانشگاهی است.
نمونه گیری در روش گروه کانون: مانند همه روش های تحقیق کیفی از روش نمونه گیری هدفمند، کیفی و معیار محور استفاده می شود.
مراحل عملی تحقیق گروه تمرکز(طرح عملی سیمون):
1 تعیین هدف یا اهداف تحقیق
2 تثبیت خطوط جدول زمانی
3 شناسایی و دعوت از مشارکت کننده ها
4- تدوین سوال ها
5- نگارش دست نویس
6- گزینش تسهیل گر یا هماهنگ کننده
7- انتخاب مکان یا موقعیت فیزیکی مناسب
8- انجام گروه تمرکز
9- تفسیر و گزارش نتایج
10- ارایه و انتقال نتایج به سطح عملی
https://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q
عباس منش کلاهبردار [۰۳.۱۱.۱۸ ۱۱:۵۳]
"مشکل مشتری مشکل خود شماست،با تمام وجود آن را حل کنید "
ممکن است مشتری در انتخاب کالا یا خدمتِ مورد نظرِ خود مشکل داشته باشد، پس وظیفه ما بعنوان "فروشنده ی موفق" گوش دادن، گوش دادن و گوش دادن به مشتریانمان است تا زمانى که بفهمیم دقیقا چه میخواهند.
خوب گوش کنید: "مردم جنس ما را نمیخرند! بلکه فایده اى که آن جنس ایجاد میکند را میخرند"
مثلا یک مشترى به دلیل زیبایى خودروى بنز میخرد،فرد دیگرى همان مدل بنز را به دلیلِ سرعت بالایش میخرد،شاید شخص دیگرى همان بنز را به دلیل امنیت بالایش تهیه کرده باشد و ممکن است مشترى دیگرى هم تنها نامِ مرسدس بنز براى اقدام به خریدش کافى باشد!
پس کارِ ما، این است که بفهمیم مشترى دقیقاً به دنبال چه فایده اى در جنس ماست و در مورد همان فایده با او صحبت کنیم.
https://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q
عباس منش کلاهبردار [۰۳.۱۱.۱۸ ۱۱:۵۸]
[Forwarded from NABSH نبش]
[ Photo ]
خلاقیت مدیر یک رستوران
📵 وای فای نداریم باهم صحبت کنید 📵
http://abbasmanesh.rozblog.com/