عباس منش

حسین عباسمنش

عباس منش

حسین عباسمنش

عباس منش کیست , عباس منش درباره اعتماد به نفس می گوید , عباس منش و همسرش , عباس منش کلاهبردار , عباس منش اعتماد به نفس , عباس منش اپارات , عباس منش ویکی پدیا ,
عباس منش تلگرام , خرید محصولات عباس منش , عباس منش تخفیف , عباس منش عزت نفس

کلمات کلیدی
  • ۰
  • ۰

برای دسترسی به آموزش ها و مطالب مرتبط با استاد حسین عباس منش در حوزه ی موفقیت ، روانشناسی ، قانون جذب و … لطفا روی کلمه ی عباس منش کلیک کنید .

.

همچنین با کلیک روی هرکدام از موارد زیر میتوانید به لیست اساتید و آموزش ها و مطالب مربوط به آن حوزه دست پیدا کنید :

آموزش فروش و بازاریابی

آموزش مدیریت و کسب و کار

آموزش موفقیت ، روانشناسی و قانون جذب

آموزش تجارت الکترونیک ( کسب و کارهای اینترنتی )

.

برای دستیابی به کلیه موارد و کلیه حوزه ها و اساتید و اطلاع رسانی ها ، میتوانید روی عبارت : همه­ ی اساتید موفقیت و کسب و کار کلیک کنید .

.

.

.

.

.

 

 

 

آموزشی _ انگیزشی :

 

 

 

 

 

 

            عباس منش اعتماد به نفس                                                                                                                                          

            عباس منش عشق و مودت                                                                                                                                         #استراتژی

 

استراتژی همیشه کلمه ایی محصور کننده بوده است.استراتژی نقشه ایی است که موفقیت یا شکست سازمان را رقم میزند.

 

هنری مینتزبرگ معتقداست که استراتژی یک یا چند تعبیر زیر را دارد.

strategy as a perspective

استراتژی به عنوان یک چشم انداز

strategy as a ploy

استراتژی به عنوان یک شگرد

strategy as a pattern

استراتژی به عنوان الگو

strategy as a position

استراتژی به عنوان موقعیت

strategy as a plan

استراتژی به عنوان برنامه

 

استراتژی به معنی انجام فعالیت  برای ایجاد ارزش  است.

 ارزش های متفاوت با انجام فعالیت های متفاوت صورت می گیرد.

ارزش های متفاوت باعث ایجاد مزیت های رقابتی میشود و

مزیت رقابتی پایدار در نتیجه طرح ریزی و اجرا یک برنامه ریزی استراتژیک موثر است.

 

باب هیث در مقاله ایی به نام  strategic planning forward and in reverse   میگوید:

گاهی بهتر است برای توسعه یک برنامه ریزی استراتژیک  این سوال را مطرح کنیم که در چه زمینه هایی خوب هستیم؟

what are we good at ?

 

 هیث معتقد است که این مهم است که بر روی توانایی های خاص صنعت که ما را متفاوت میکنند سرمایه گذاری کنیم.

در واقع بر خلاف نظر پرتر که معتقد است با سنجش بازار و کسب توانمندی ها استراتژی خود را منطبق و طرح ریزی کنیم .

Ends---------Ways —-----Mean

باب هیث معتقداست که استراتژی ما باید منطبق بر قابلیت ها  مزیت ها و توانمندی های کلیدی ما باشد. (core competency)

Means-------Ways------end

*در مدل پرتر برنامه ما مبتنی بر مشخص کردن اهداف است.در مدل پرتر برای برنامه ریزی از پایان شروع میکنیم.موقعیتی که می خواهیم بدست بیاوریم سپس مسیر دست یابی به ان موقعیت و چگونگی دست یابی به ان را طرح ریزی میکنیم.

اما باب هیث نظر دیگری دارد .او معتقد است اول ببینیم در چه چیزی توانمند هستیم بعد استراتژی خود را مبتنی بر توانمندی های خود طراحی کنیم.

 

سان تسو نیز با ادبیات خود به استراتژی اشاره کرده است اشاره به بعضی از انها درک بهتری از استراتژی به ما میدهد.

* وقتی قوی هستی ضعیف ظاهر شو وقتی ضعیف هستی قوی ظاهر شو

این  نگرش از سان تسو بیشتر درک  معنی  ploy اشاره دارد.

 

*مبارزین پیروز قبل از رفتن به جنگ پیروز میشوند و سپس به میدان جنگ  میروند.اما بازنده ها اول به میدان جنگ میروند سپس تلاش میکنند پیروز شوند.

اهمیت برنامه ریزی قبل از اجرا را در این جمله از سان تسو میبینیم.

 

*راه هایی هستند که نباید دنبال کنیم /ارتش هایی هستند که نباید با انها بجنگیم /شهرهایی هستند که نباید محاصره کنیم.

 اهمیت برنامه ریزی مبتنی موقیعت یا positioning  را در جمله اشاره میکند.

 

*در جنگ شرایط ثابتی وجود ندارد.

اگرکسب و کار را به عنوان محیط جنگ فرض کنیم باید کسب و کار خود را برای تغییرات اماده کنیم. در برنامه ریزی های خود توانمندی های درون سازمانی خود را با محیط خارجی همسو و منطبق کنیم.

 

درک و اهمیت واژه استراتژی برای موفقت ما در زندگی کسب وکار ، سیاست و اقتصاد ضروری است.

مهدی اسفندیاری نیا

            عباس منش عشق و مودت                                                                                                                                        tps://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q

 

            عباس منش اعتماد به نفس                                                                                                                                         [۰۳.۱۱.۱۸ ۱۵:۰۰]

️ 29 رازی که کمک می کند محبوب و مقبول همه شوید!

 

حتما شنیده‌اید که می‌گویند فلانی مهره‌ی مار دارد؛ این همان کاریزماست که به فرد امکان می‌دهد همواره در مرکز توجه قرار گیرد و وارد هر جمعی که می‌شود، دیگران را مثل آهنربا به سمت خود جذب کند. اگر شما هم می‌خواهید به شخصیتی کاریزماتیک تبدیل شوید و روابط اجتماعی موفقی را برای خود رقم بزنید، از 29 اصل کاریزماتیک بودن مطلع شوید:

 

بدون هیچ توقع و چشمداشتی، محبت کنید

 

صادق و روراست باشید، تحت هیچ شرایطی دروغ نگویید و خلاف آنچه عمل کرده‌اید، رفتار نکنید.

 

خوش‌بین و امیدوار باشید و به جای اینکه تمام انرژی‌تان را صرف عصبانیت کنید، لبخند بزنید تا دیگران هم روحیه بگیرند.

 

به اهداف خود ایمان داشته باشید. در ابتدا از خود بپرسید چه چیزی برایتان مهم است و چه اقدامی شما را به نتیجه می‌رساند.

 

به قول‌هایتان وفادار بمانید

 

تقصیرتان را گردن دیگران نیندازید

.

قدردان و سپاسگزار باشید

 

صادقانه و بدون ریاکاری از افراد لایق تعریف و تمجید کنید

 

اطرافیان‌تان را سوپرایز کنید و هر چند وقت یکبار آنها را با هدایای غیرمنتظره هیجان‌زده کنید و باعث خوشحالی آنها شوید.

 

شنونده‌ی خوبی باشید

 

همدردی کردن را یاد بگیرید.

 

دوست خوبی باشید

 

هر روز چیز جدیدی یاد بگیرید و دانش و اطلاعات خود را درمورد موضوعات مختلف افزایش دهید و به دامنه واژگان‌تان بیفزایید تا بتوانید درباره مباحث بیشتری صحبت کنید.

 

در مورد روان‌شناسی و جامعه‌شناسی کاربردی تحقیق کنید، ارتباطات‌تان را تقویت کنید و تا جای ممکن اطلاعات تان را در این باره ارتقا دهید.

 

درباره سیاست، اقتصاد و تاریخ مطالعه کنید تا طبیعت انسان‌ها را بهتر بشناسید.

 

به سراغ فلسفه و مذهب بروید و سعی کنید در مورد ادیان مختلف بیشتر بدانید و دانش خود را در این زمینه ارتقا دهید.

 

ارتباطات اجتماعی تان را ارتقا دهید و هر روز به دامنه دوستان‌تان بیفزایید.

 

دست از سرزنش کردن بردارید و در صورت امکان بدون اینکه کسی را مقصر بدانید، مشکل ایجاد شده را با راهکارهایی که مختص افراد کاریزماتیک است، سر و سامان دهید.

 

پرسشگر خوبی باشید. بیشتر افراد دوست دارند درمورد مسائلی که مربوط به حوزه‌ی تخصصی‌شان است، برای دیگران توضیح دهند و با این کار متخصص و باهوش به نظر برسند. پس خیلی خوب است این فرصت را با سوال پرسیدن های مکرر در اختیارشان قرار دهید.

 

با مردم ارتباط برقرار کنید. آن‌قدر روی خودتان کار کنید تا بتوانید در مواجهه با انواع شخصیت‌ها و برقراری ارتباط با هر روشی احساس راحتی کنید.

 

در جمع سخنرانی کنید. باید بتوانید به راحتی و بدون استرس در مقابل جمع صحبت کنید.

 

در کلاس‌های بازیگری شرکت کنید! توانایی بازی در نقشی که از نظر شخصیتی با شما فاصله دارد، مهارت خوبی به حساب می‌آید.

 

درباره شخصیت‌های کاریزماتیک تاریخ چون استیو جابز، روزولت، ناپلئون، ژاندارک، هانیبال، سزار، هیتلر، آیزنهاور، استالین و... تحقیق کنید و به الگوهای رفتاری آنها پی ببرید.

 

از احساسات منفی دوری کنید

 

زندگی را غنیمت بشمرید

 

دقیق و ریزبین باشید. فرد کاریزماتیک و باهوش می‌تواند به انگیزه‌های دیگران با هر عمل یا رفتاری پی ببرد.

 

گذشت داشته باشید و هر حرف و عملی را جدی نگیرید.

 

دیگران را به انجام کاری مجبور نکنید. شخصیت‌های کاریزماتیک می‌توانند بدون اینکه به زور متوسل شوند، دیگران را به انجام آنچه در ذهن دارند، ترغیب کنند.

 

از ناامیدی بگریزید، در هر شرایطی آرامش خود را حفظ کنید و در مسیر تحقق اهداف‌تان تلاش کنید.

 

افراد کاریزماتیک موقعیت‌های مناسب را شناسایی می‌کنند و به خوبی می‌دانند چه وقتی می‌توانند از این اصول تخطی کنند اما همچنان جذاب و مقبول باقی بمانند، بدین معنا که در تشخیص موقعیت‌های خاص هوشمندانه عمل می‌کنند.

پس تا وقتی به شخصیت کاریزماتیک حرفه‌ای تبدیل نشدید، از همین اصول پیروی کنید، زیرا ممکن است کاری کنید که ناخواسته دیگران از شما دور شوند.

 

منبع: quora

 

            عباس منش عشق و مودت                                                                                                                                        moshaverankar

 

            عباس منش اعتماد به نفس                                                                                                                                         [۰۴.۱۱.۱۸ ۰۰:۴۴]

چابکی گاه توسط مدیران جسوری در اختیار گرفته میشود که با قدرت فریاد میزنند: “پیش به سوی چابکی!”. این مدیران چشم اندازی  از مکانی بهتر و شادتر در ذهن خود دارند و به دنبال محیطی هستند که توسعه در آن بهتر، سریع تر و ارزان تر انجام شود، که البته قابل فهم است، ولی برخی افراد مفهوم آنرا درک نمی کنند. زمانیکه به سمت متدهای چابک میرویم، تنها این تیمها نیستند که باید تغییر کنند؛ مدیران نیز  باید خود را تغییر دهند.

 

۱۰ کاری که مدیران چابک باید متفاوت انجام دهند،  عبارتند از:

 

۱- کار کمتر

کارٍ در جریان را در سطح سبد محصول محدود کنید، اتلاف را حذف نمایید، تمرکز ایجاد کنید، کارهای موازی کمتری انجام دهید، مسائل را ساده نگاه دارید.

 

۲- اکتشاف و تطبیق:

به جای دنبال کردن برنامه ای مشخص، اکتشاف کنید و خود را با آموخته هایتان تطبیق دهید.

 

۳- یادگیری سریع:

چرخه های بازخورد را کوتاه کنید، تحملِ پذیرش اشتباهات را داشته باشید و برای یادگیری و بهبود مستمر ارزش قائل شوید.

 

۴- یک تیم، یک هدف:

برای جلوگیری از انباشته شدن کارها، تیمهایی محصول محور ، متحد و چندتخصصی با هدفی مشترک تشکیل دهید و سیاسی کاری را سرکوب کنید.

 

۵- تمرکز روی ارزش:

به جای هزینه، روی ارزش تمرکز کنید، ارزش را هر چه زودتر و به تدریج تحویل دهید و روی ساخت محصولِ درست تمرکز کنید.

 

۶- توانمند سازی تیمها:

با الهام بخشیدن و تعامل با تیمها، فرصتی برای ایجاد محرک های ذاتی مانند اختیار ، تسلط و هدف فراهم کنید.

 

۷- پذیرش واقعیت های سخت:

در پذیرش مشکلات و واقعیت های سخت باز عمل کنید و تیم خود را در حل مشکلات یاری و حمایت نمایید و همواره به یاد داشته باشید که چابکی مشکلات شما را حل نمیکند، بلکه آنها را برایتان نمایان می سازد.

 

۸- افکار بزرگ، شروع کوچک:

چشم اندازی بزرگ داشته باشید ولی آنرا در بخش های کوچک تحویل دهید.

 

۹- همکاری:

نقش خود را به خوبی ایفا نمایید و اعضای تیم خود را حمایت کنید و به افراد فرصت دهید که حضوری فعال در پروژه ها داشته باشند.

 

۱۰- رهبری با نمونه بودن :

ابتدا خود چابک باشید، از تکنیک های آن استفاده کنید، اصول چابکی را به معرض نمایش قرار دهید و مانند رهبری خدمتگزار رفتار نمایید.

 

اگر میخواهید تیمتان واقعاً چابک باشد، نگاهی سخت¬گیرانه به خود و همکاران خود داشته باشید. آیا خودتان چابک هستید؟ آیا در راستای رسیدن به موفقیت چابکی را برپا کردهاید؟

آیا رفتارهایتان میتواند محیطی برای رشد چابکی ایجاد کند؟ اگر بدنبال موفقیت تیم خود هستید، بسیار مهم است که ابتدا خود چابک باشید. اگر بدنبال چابکی هستید ولی رفتار خودتان در تضاد با اصول چابکی است، حتی اگر تیمتان بخواهد چابک باشد هم نمیتواند بطور کامل تغییر کند و تنها کمی از بهره¬هایی که میتوانستید را به دست خواهید آورد.

 

آیا شما یک مدیر چابک هستید؟

#Management

            عباس منش عشق و مودت                                                                                                                                        moshaverankar

 

            عباس منش اعتماد به نفس                                                                                                                                         [۰۴.۱۱.۱۸ ۰۰:۴۵]

سازمان خود را با چک لیست پیتر دراکر ارزیابی کنید

 

پیتر فردیناند دراکر از برجسته ترین نویسندگان و متفکران رشته مدیریت قرن حاضر است. شهرت ایشان بیشتر بخاطر نظریات و دیدگاهای مدیریتی است که باعث گردیده است که پدر مدیریت نوین دنیا نام بگیرند. پیش از جنگ جهانی دوم، مدیریت در ایالات متحده با اصول فردریک تیلور و هنری فورد که دیدگاهی علمی به مدیریت داشتند، شناخته می شد. آقای دراکر به جای این دیدگاه علمی، دیدگاهی فلسفی مبتنی بر روابط انسانی و اهداف سازمان داشت. او به جای تجزیه و تحلیل هریک از وظایف به صورت تک به تک، به اصول کلی مدیریت توجه کرد. ایشان با ترجیح بر عملکرد و کارایی محصول، مدیریت بر مبنای هدف – Management by Objective را پایه گذاری نمود.

 

در دیدگاه آقای دراکر، فرایندهای مدیریت چندان مورد توجه قرار نمی گیرد، درعوض مدیران سازمان میبایست اهداف خود را مشخص نموده و با تکیه بر دانش و روابط انسانی در راستای رسیدن به آنها گام بردارند (اشاره ای به ارزش های چابکی).

 

بتازگی نشریه Build چک لیستی از ویژگیهای سازمانهای مطلوب پیتر دراکر را منتشر کرده است.

 

حال اگر قصد محک زدن وضعیت سازمان خود را دارید، پیشنهاد میکنم که خود را با چک لیست پیتر دراکر ارزیابی کنید.

 

شرکت (سازمان) شما مورد تائید آقای دراکرخواهد بود اگر :

 

۱ – بیانیه ماموریتی قدرتمند، و پاسخی قانع کننده به سوال سخت و فریبنده ” کسب و کار ما چیست ؟ ” دارید.

 

۲ – همیشه به این فکر میکنید که “تنها یک تعریف معتبر از هدف کسب و کار وجود دارد : ایجاد مشتری” و این در حالیست که میپذیرید ” کیفیت چیزی نیست که تامین کننده داخل محصول یا سرویس قرار میدهد، بلکه چیزی است که مشتری از بیرون می بیند و حاضر است که بابت آن پول پرداخت نماید”.

 

۳ – مسئولیت پذیری و پاسخگویی را در عمق سازمان خود نهادینه و استراتژی ارتباطی و پایه ای ” به پائینی ها گوش کن و با بالائی ها صحبت کن” را همیشه دنبال میکنید.

 

۴ – با این حقیقت که این سازمان است که افراد را می سازد (یا به رشد آنها کمک و یا از رشد جلوگیری می کند) بخوبی کنار آمده اید و هرچه در توان دارید را برای کمک به رشد آنها انجام میدهید.

 

۵ – نوآوری (تغییری که بعدی جدید از کارایی را میسازد) را، مسئولیتی بر دوش تمامی افراد سازمان و نه تنها کارمندان واحد طرح و توسعه میدانید.

 

۶ – به طور منظم چیزهایی (محصولات، سیاست ها، روشها) که دیگر کارائی لازم را ندارند و یا نسبت به فرصت هایی آینده، منابع زیادی مصرف می کند را رها میکنید.

 

۷ – چیزهایی که قابل اندازه گیری هستند را اندازه و آنهائی که نمی شود را تحت نظر می گیرید و میدانید که نمی توان نیت های خوب را جایگزین نتایج و عملکرد نمائید.

 

۸ – دیدی بلند مدت دارید (نه فقط کوتاه مدت) و همواره به یاد دارید که تحلیلگران بازار سرمایه بر این باورند که “شرکت ها پول می سازند.

 

۹ – با مجموعه ای از ارزش های پایه زندگی میکنید و بر این باورید که همانگونه که بدن انسان به ویتامین ها و املاح معدنی نیازمند است، سازمان نیز به ارزشها نیاز دارد.

 

۱۰ – مسئولیت اجتماعی خود را با درک اینکه، سازمان در قبال هر چیز و هر کسی که با آن در ارتباط است مسئول است، به معرض نمایش قرار دهید. داشتن دپارتمانی برای مسوولیت اجتماعی یا کمک مالی به خیره ها به تنهایی نشانگر این مهم نیست.

 

            عباس منش عشق و مودت                                                                                                                                        moshaverankar

 

            عباس منش اعتماد به نفس                                                                                                                                         [۰۴.۱۱.۱۸ ۰۰:۴۵]

  شخصیت کاریزماتیک چیست؟

 

افرادی که انرژى مثبت دارند،

اغلب مهربان و با عاطفه هستند،

 به زمین و زمان مهربانی می کنند،

غصه دارند اما آن را قصه نمی کنند تا خُلق مردم را تنگ نکنند،

اغلب افرادى خوش خُلقند،

دنبال نقاط مثبت هستند،

در برابر نا ملایمات زندگی خم به ابرو نمی آورند.

این افراد در بلند مدت یک نیرویی بدست می آورند که از همه لحاظ مورد قبول اطرافیان هستند و به قول روانشناسان "شخصیت کاریزماتیک" دارند.

کاریزماتیک باشید، پر از دید مثبت!

#psychology

            عباس منش عشق و مودت                                                                                                                                        moshaverankar

 

            عباس منش اعتماد به نفس                                                                                                                                         [۰۴.۱۱.۱۸ ۰۰:۵۷]

[Forwarded from NABSH نبش]

[ Video ]

پاک کن های نسل جدید

حالا زمان ما یه پاک کن های بود که جوهر خودکار رو هم پاک میکرد البته با سوراخ کردن کاغذ :)

            عباس منش عشق و مودت                                                                                                                                        NABBSH

 

            عباس منش اعتماد به نفس                                                                                                                                         [۰۴.۱۱.۱۸ ۱۴:۵۸]

داشبورد مدیریتی چیست؟

(قسمت اول)

  بهترین تعریف برای داشبورد مدیریتی

در سیستم های اطلاعات مدیریت، داشبورد ارائه گرافیکی مهم ترین اطلاعات مورد نیاز برای رسیدن به یک یا چند هدف مشخص است؛ که در یک صفحه با دقت و نظم چیده شده اند، تا مدیران بتوانند با یک نگاه وضعیت موجود را نظارت کنند.

داشبورد معمولا از مجموعه ای از عناصر گرافیکی تشکیل شده است و قادر به پیوستن به منابع متنوع می باشد، یعنی اطلاعات را از بانک های اطلاعاتی موجود در سازمان استخراج کرده و به صورت یکپارچه در یک صفحه، نمایش می دهد.داشبورد می تواند برای تمامی بخش های سازمان در نظر گرفته شود، مثل: منابع انسانی، استخدام، فروش، عملیات، امنیت، فناوری اطلاعات، مدیریت پروژه، مدیریت ارتباط با مشتری و غیره.

داشبوردهای مدیریتی تا حدودی شبیه داشبورد اتومبیل هستند که میزان کیلومتر طی شده، دمای آب رادیاتور، میزان بنزین باقی مانده، سرعت، وضعیت ایمنی و... را در یک پنل کوچک، جلوی چشم راننده ارائه می دهد، همچنین مدیران می توانند، میزان فروش در لحظه، میزان کار پرسنل، سود واقعی و هزینه های جاری و هر اطلاعات دیگری که در مورد شرکت خود نیاز دارند را در یک صفحه در قالب تصویر و نمودارهای مختلف مشاهده کنند.

 

چیزی که در بین داشبورد مدیریتی و داشبورد خودرو مشترک است این است که در هر دو شاخص های عملکردی کلیدی که برای کاربر حیاتی است را نمایش می دهند. سازماندهی و ارائه اطلاعات را به عهده دارند و باعث می شوند اطلاعات آسان خوانده و مشاهده شوند.

 

            عباس منش عشق و مودت                                                                                                                                        moshaverankar

 

            عباس منش اعتماد به نفس                                                                                                                                         [۰۴.۱۱.۱۸ ۱۴:۵۹]

یک مشتری راضی درباره تجربه خوب خود با 4 تا 5 نفر دیگر صحبت می کند و از برند شما تعریف و تمجید خواهد کرد. ولی یک مشتری ناراضی به 7 تا 13 نفر دیگر تا 23 سال درباره تجربه بد خود صحبت خواهد کرد.

هیچ شرکتی نمی تواند بدنامی نام تجاری خود را برای 2 دهه تحمل کند. و هیچ شرکتی نمی تواند هر 5 سال نیمی از مشتریان خود را از دست بدهد و باز هم سرپا بماند. اما با وجود ضرر هایی که یک شرکت در نتیجه نا رضایتی مشتریان ممکن است متقبل شود،باز هم با کمال تعجب مشاهده می شود که شرکت ها برای حفظ مشتری توجه کمی از خود نشان می دهند. بیش از 80 درصد هزینه کرد شرکت ها برای جمع آوری مشتری است و این مقدار در حدود 3 تا 5 برابر بیش از هزینه راضی نگه داشتن مشتری فعلی است.

نیک ردن موسس کمپانی فیوژن برندینگ می گوید: " این آمار باعث تاسف است. بازگرداندن مشتریان یا تلاش برای راضی کردن مشتری ناراضی باید یکی از عناصر اصلی استراتژی پیدا کردن مشتریان جدید باشد، تا او را از فرار دور کنیم." این راهی است که می توانید نام شرکت خود را در آینده حک کنید.

 

            عباس منش عشق و مودت                                                                                                                                        moshaverankar

 

            عباس منش اعتماد به نفس                                                                                                                                         [۰۴.۱۱.۱۸ ۱۴:۵۹]

چگونه آینده بسازیم؟؟

 

مراحل زیر حداقل کاری است که در یک تفکر خلاق سازنده انجام میشود:

🔴تدوین اهداف آرمانی (با ملاحظه کل بشریت در تمام ابعاد، در تمام مناطق جهان و در طول چندین نسل)

1- مقایسه وضعیت موجود با وضعیت مطلوب

2- استخراج عناصر مفید و عناصر مضر برای تحقق مطلوب

3-تعیین یا تولید عناصر لازم و غیر موجود در وضعیت فعلی

4-تعیین نهایی آن چه باید تغییر یابد و آنچه باید جایگزین شود

5-سیستم سازی برای فعال کردن عناصر فوق(با ملاحظه تدریج لازم در محور زمان و مکان)

به نظر شما تدوین اهداف آرمانی نیاز به چه حجمی از اطلاعات و چه عمقی از آگاهی دارد؟ اشراف بر انسان، جهان، جامعه، تاریخ و زمان از عهده چه کسی بر می آید؟

🔵بیابید آرمانها را از خدا بگیریم و راهبردهای رسیدن به آنها را از پیام آوران او بخواهیم و با تفکر خلاق بدنبال تغییر وضعیت موجود و خلق شرایط زمانی و مکانی مطلوب باشیم و خود را در دام هماهنگی با شرایط زمانی و مکانی که دیگران با تفکرات نفسانی خود برای ما ساخته اند میاندازیم.

👈می گویند جهانی فکر کن، همگانی بیاندیش، منطقه ای و فردی نباش. شما بگویید هفت آسمانی فکر کن، فقط این جهانی نباش جهانی بیاندیش، محدود به زمان نباش؛ تمام لایه های وجود انسان را ببین، فقط جسمانی نباش؛ تمام مخلوقات را ببین، فقط انسان را در نظر نگیر.

👈میگویند:بیاموز تا بر طبیعت مسلط شوی.

👈بگو: بیاموز تا با همراهی طبیعت به حقیقت متصل شوی.

🔆و البته فقط اوست حق و حقیقت.

فقط و فقط خداوند حق است و هر چه غیر اوست باطل است( حج، 62)

(برگرفته از مباحث "تفکر خلاق" استاد عبدالحمید واسطی)

 

            عباس منش عشق و مودت                                                                                                                                        moshaverankar

 

            عباس منش اعتماد به نفس                                                                                                                                         [۰۴.۱۱.۱۸ ۱۴:۵۹]

آیا داشبورد همان گزارش ساز است؟(قسمت دوم)

 

اغلب برداشتی که از داشبورد می شود این است که همان نرم افزار گزارش ساز است، در صورتی که این دو ماهیت متفاوتی داشته و اصلاً قابل مقایسه با یکدیگر نیستند. زیرا هر کدام کاربردهای مختلفی دارند، داشبورد روشی است برای ارائه تصویری از اطلاعات که یک دید کلی به مخاطب داده و می توان بر مبنای آن تصمیم گیری کرد، اما گزارش سازها نرم افزارهایی هستند برای تهیه و طراحی گزارش در سطوح مختلف. گزارش ساز یک نرم افزار و یک ابزار است ولی داشبورد یک روش ارائه اطلاعات است، پس این دو قابل مقایسه با هم نمی باشند.

 

تفاوت داشبورد با گزارش های سنتی:

جهت بررسی تفاوت های داشبورد با گزارش های سنتی که غالباً با ابزارهایی مثل گزارش ساز تهیه می شوند ویژگی های هر یک از آنها را مورد بررسی قرار می دهیم و به مقایسه آنها می پردازیم. داشبورد و گزارش های سنتی برای تعامل داده ها و اطلاعات مورد استفاده قرار می گیرند. اما تفاوت های زیادی بین آنها وجود دارد.

 

داشبورد مدیریتی ارائه تصویری از اطلاعات مهم مورد نیاز است برای رسیدن به یک یا چند هدف که بر روی صفحه نمایش کامپیوتر نشان داده می شود و در یک نگاه بر تمامی امور نظارت کرد.

گزارش های سنتی که غالباً با ابزارهایی مثل گزارش ساز ساخته می شوند. ارائه دهنده گزارش هایی هستند با اطلاعات و جزئیات بیشتر، که برای بررسی نکات عمیق و رسیدن به جزئیات کار مورد استفاده قرار می گیرند.

 

            عباس منش عشق و مودت                                                                                                                                        moshaverankar

 

            عباس منش اعتماد به نفس                                                                                                                                         [۰۴.۱۱.۱۸ ۲۰:۵۶]

💢 تشنه ای یا احمق!

 

احمد العلوی عارف الجزایری، در یکی از کتاب‌هایش می‌گوید که اگر در بیابانی از تشنگی در شرف مرگ بودید و هیچ آبی پیدا نکردید و بعد برای پیدا کردن آب، جاهای مختلف را بدون تمرکز کندید، من می‌فهمم که نه فقط شما بی‌نهایت تشنه‌اید، بلکه بی‌نهایت هم احمقید؛ چرا؟

 

 برای این که با این روش، قطعی است که به آب نمی‌رسید. به جای آن که جاهای مختلف را بکنید، تمرکز را بر یک نقطه متمرکز نمایید و فقط یک جا را بکنید. چرا که در این صورت احتمال به آب رسیدن منتفی نیست، لااقل احتمال این که به آب برسید هست.

 

 وی  می‌گفت اگر عاقل باشی، یک جا را انتخاب می کنی و  هرچه نیرو برای کندن داری، همانجا صرف می نمایی.

این معنایش این است که:

💡وقتی نیروهای خود را متفرق می‌کنی مسلماً به نتیجه نمی‌رسی، اما اگر در یک جا این نیروها را متمرکز کردی، لااقل احتمال این هست که به یک جا برسی.»

            عباس منش عشق و مودت                                                                                                                                        moshaverankar

 

            عباس منش اعتماد به نفس                                                                                                                                         [۰۴.۱۱.۱۸ ۲۱:۰۰]

ملا نصرالدین کمونیست شده بود.

از او پرسیدند: ملا میدونی کمونیسم یعنی چه؟

گفت: میدانم

گفتند: میدانی اگر دو تا اتومبیل داشته باشی و یکی دیگر اتومبیل نداشته باشد ناچار خواهی بود یکی از آن دو را بدهی!؟

گفت: بله کاملاً حاضرم همین حالا

گفتند: میدانی اگر دو تا الاغ داشته باشی باید یکی را بدهی به کسی که الاغ ندارد!

 

گفت: با این مخالفم!

این کار را نمی توانم انجام دهم...

گفتند: چرا این که همان منطق است و همان نتیجه؟

گفت: نه این همان نیست چون من الان دو تا الاغ دارم ولی دو تا اتومبیل ندارم!

 

بسیاری از مردم تا زمانی به شعارهای زیبایشان پایبد هستند که منافع خودشان در خطر نباشد آنها قشنگ حرف میزنند اما در مقام عمل هرگز بر اساس آنچه میگویند رفتار نمی کنند.

 

            عباس منش عشق و مودت                                                                                                                                        moshaverankar

 

            عباس منش اعتماد به نفس                                                                                                                                         [۰۵.۱۱.۱۸ ۰۱:۰۱]

[ Photo ]

هرم مازلو و مدیریت کارکنان

 

اگر می‌خواهید کارکنان بدون حضور شما همیشه به‌خوبی کار کنند باید سعی کنید طبق نمودار فوق، انگیزه کارکنان را از موارد ابتدایی پایین هرم به موارد بالاتر ارتقا دهید.

 

 اگر تنها انگیزه کارمند موارد مالی باشد، خیلی راحت ممکن است وقتی که نیستید خوب کار نکند و حتی در اولین فرصت شما را ترک کند. اگر بتوانید افراد را به بالاترین سطح برسانید، آن‌ها احساس کنترل کامل بر کارشان دارند و احساس می‌کنند در محل کار شما، خودشان یک کسب‌و‌کار کوچک دارند و اختیارات کافی دارند.

 

اگر کارکنان به چنین جایگاهی برسند، بدون حضور مدیر هم به‌‌خوبی کار می‌کنند چون احساس می‌کنند کار را برای خودشان انجام می‌دهند و نه برای شما

/مرتا

 

ژان بقوسیان

 

            عباس منش عشق و مودت                                                                                                                                        moshaverankar

 

            عباس منش اعتماد به نفس                                                                                                                                         [۰۵.۱۱.۱۸ ۱۴:۵۱]

💢ویژگی های اصلی داشبورد مدیریتی (قسمت سوم)

دسترسی به اطلاعات حیاتی کسب و کار

ساده بودن و درک سریع بصری

برجسته سازی (highlig             عباس منش عشق و مودت                                                                                                                                        ) نقاط کلیدی مانند ماکزیمم، مینیمم، خارج از رنج و بحرانی

حذف جزئیات تا حد امکان

 

💢ویژگی های اصلی گزارش های سنتی

نمایش جزئیات بیشتر در مورد موضوع مورد نظر

مستند سازی و بایگانی نمودن اطلاعات

دسترسی به اطلاعات بیشتر و دقیق تر

 

داشبوردها بر KPI ها و موارد خاص تمرکز می کنند و اطلاعات مورد نیاز ما را در قالب نمودار و اجزای گرافیکی در اختیارمان قرار می دهند، اما به این معنی نیست که در داشبورد جدول وجود ندارد. با داشبورد سریع و ساده به اطلاعات مورد نیازمان دسترسی پیدا می کنیم و با یک نگاه کلی می توانیم آنها را درک کنیم. هدف ما از استفاده داشبورد دیدن تصویری از اطلاعات جهت تصمیم گیری برای رسیدن به اهداف در کمترین زمان است، اما برای دیدن جزئیات بیشتر در مورد یک موضوع مورد نظر، باید به گزارش های سنتی رجوع کرد، گزارش های سنتی عمق اطلاعات را نشان داده و نیاز به توجه و دقت عمیق تری دارند و عموماً ترکیبی از اعداد و جداول هستند اما، وجود نمودار در این گزارش ها موضوع بعیدی نیست.

            عباس منش عشق و مودت                                                                                                                                        moshaverankar

 

            عباس منش اعتماد به نفس                                                                                                                                         [۰۵.۱۱.۱۸ ۱۴:۵۲]

بازاریابی عصبی

(قسمت اول)

اخیرا مورد توجه فراوانی قرار گرفته است. این علم جدید تلفیق دو علم بازاریابی و عصب‌شناسی است. بازاریابی عصبی درک عملکرد مغز بدون وارد شدن در جزئیات پیچیده آن است تا از آن برای بهبود عملیات بازاریابی استفاده کنیم. این واژه برای اولین بار در سال ۲۰۰۲ مطرح شد و با استقبال چندانی روبرو نشد تا در سال‌های اخیر که این اصطلاح بخشی از سخنرانی‌های همایش‌ها و مقالات مختلف را به خود اختصاص داده است.

 

هدف بازاریابی عصبی انتقال بهتر پیام‌های بازاریابی به دیگران و افزایش احتمال خرید توسط مخاطب است. در نتیجه بودجه بازاریابی و تبلیغات کاهش می‌یابد.

 

مشکل ازدیاد پیام‌های تبلیغاتی

 

حتما قبول دارید که بازاریابی و تبلیغات بسیار سخت‌تر شده است. همکاران و رقیبان شما احتمالا آن قدر زیاد هستند که مدام حواس مشتریان را پرت می‌کنند. پیام‌های بازاریابی کم‌رنگ‌تر شده است. توجه به تبلیغات کمتر شده است. حال اگر کسب‌و‌کاری کوچک با بودجه محدود تبلیغاتی دارید چگونه می‌توانید توجه مشتریان احتمالی را به خود جلب کنید و حتی باعث شوید از شما خرید کنند؟ شاید پاسخ این پرسش در بازاریابی عصبی نهفته باشد.

 

            عباس منش عشق و مودت                                                                                                                                        moshaverankar

 

            عباس منش اعتماد به نفس                                                                                                                                         [۰۵.۱۱.۱۸ ۱۴:۵۲]

برگه تقلب مدیریت زمان برای مدیران

 

۱. ابتدای هفته تمام کارهای مهمی که باید طی هفته انجام شود را بنویسید. حداقل یک کار غیرفوری در فهرستان بنویسید که باعث رشد یا بهبود کارتان می‌شود.

 

۲. هر روز صبح، ۳ کار مهم آن روز را مشخص کنید. کارهای مهم کارهایی هستند که انجام آن‌ها تاثیری درازمدت بر شما و کارتان دارند.

 

۳. قبل از انجام هر کاری از خود بپرسید: آیا فقط خودم از عهده این کار بر می‌آیم؟ یا شاید بتوان این کار را واگذار کرد و به کار مهم‌تری پرداخت. کارها را تا جای ممکن واگذار کنید.

. قبل از شروع هر کاری زمان تقریبی آن را مشخص کنید و از یک شمارنده معکوس استفاده کنید. می‌توانید از نرم‌افزارهای رایگان مثل Free countdown timer استفاده کنید.

 

۵. کارهایی را مشخص کنید که می‌توان از انجامش صرفنظر کرد. برخی کارها قابل حذف هستند و شاید صرفا به این دلیل که سال‌ها است آن کارها را انجام دادهایم، آن‌ها را ادامه می‌دهیم!

 

۶. زمان انجام کارهای مهم را به ۹۰ دقیقه محدود کنید. اگر نود دقیقه به طور پیوسته کار کنید بالاترین عملکرد ممکن را خواهید داشت.

. قبل از شروع هر کار مهم تمام موارد لازم را آماده کنید تا هنگام کار بتوانید پیوسته و بدون وقفه کار کنید.

 

۸. از مدل زندانی و اعدام استفاده کنید. در انجام هر کار فرض کنید شما زندانی هستید و به شما مثلا ۹۰ دقیقه وقت داده‌اند که کار را تمام کنید. یا کار تمام می‌شود یا اعدام می‌شوید!

 

۹. هر روز حداقل نیم ساعت را به برنامه‌ریزی کوتاه‌مدت و همچنین بلندمدت اختصاص دهید. مثل افرادی نباشید که بدون آنکه تبر خود را تیز کنند فقط هیزم خورد می‌کنند و بازده پایینی دارند!

 

۱۰. جلوی وقفه‌ها را بگیرید. قبل از انجام کار مهم به همکاران بگویید کارتان را قطع نکنند. همچنین تمام موارد حواس‌پرتی مثل موبایل و … را از خود دور کنید. یادتان باشد شما زندانی هستید و نمی‌خواهید اعدام شوید!

 

            عباس منش عشق و مودت                                                                                                                                        moshaverankar

 

            عباس منش اعتماد به نفس                                                                                                                                         [۰۵.۱۱.۱۸ ۱۴:۵۳]

ارائه مثبت

 

در بازاریابی و فروش تا حد ممکن از ارائه مثبت استفاده کنید. ارائه مثبت یعنی تمرکز بر احتمال موفقیت در نتیجه گرفتن از محصول، باعث افزایش فروش می‌شود. ارائه مثبت یک ترفند بازاریابی عصبی است که اغلی باعث افزایش فروش می‌شود. الیته این ارائه مثبت باید با ارائه منفی ترکیب شود تا اثرگذاری بیشتر شود.

            عباس منش عشق و مودت                                                                                                                                        tps://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q

 

            عباس منش اعتماد به نفس                                                                                                                                         [۰۵.۱۱.۱۸ ۱۴:۵۴]

[ Photo ]

چرخه تغییر فردی

 

            عباس منش اعتماد به نفس                                                                                                                                         [۰۵.۱۱.۱۸ ۱۴:۵۴]

ﻣﻘﺪﻣﻪ( جلسه ۱ مفاهیم تحقیقات بازاریابی)

   ﮐﯿﻔﯿﺖ ﺗﺼﻤﯿﻤﺎﺕ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﺍﻃﻼﻋﺎﺗﯽ ﺑﺴﺘﮕﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺮﺱ ﻣﺪﯾﺮ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﺍﺳﺖ . ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻭﻇﯿﻔﻪ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺍﻃﻼﻋﺎﺗﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮﯼ ﺍﺳﺖ.ﺁﻥ ﻣﺪﯾﺮ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﺪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﺭﺍ ﺍﺭﺯﯾﺎﺑﯽ ﮐﻨﺪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺪﯾﺮ ﺷﺮﮐﺘﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﺭﮎ ﺳﻮﺩ ﻭ ﺯﯾﺎﻥ ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﻟﺬﺍ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﯾﺎﺑﯽ ﺩﺭ ﭼﻨﺪ ﺩﻫﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻧﻘﺸﯽ ﮐﻪ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﺩﺭ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﻬﺎ ﺩﺍﺭﺩﻭﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺍﻫﻤﯿﺘﯽ ﮐﻪ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﻬﺎﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﻘﺶ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ , ﺩﺭ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﻬﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﺳﺖ . ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﻬﺎ ﺗﺤﻘﯿﻘﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﻩ ﺍﯼ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ , ﺑﺮﺧﯽ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺑﻌﻀﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﻘﺶ ﻭ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﮔﺴﺘﺮﺩﻫﺎﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻥ ﻗﺎﺋﻠﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺑﺨﺶ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻟﻪ ﻣﺮﮐﺰ ﺟﻤﻊ ﺁﻭﺭﯼ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮﯼ ﻣﯽ ﻧﮕﺮﻧﺪ . ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻗﺒﯿﻞ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻧﮕﺮﺵ , ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ

 

ﺗﻌﺎﺭﯾﻒ ﺑﺎﺯﺍﺭ, ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ, ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ﺍﺳﺎﺳﯽ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ

ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﭼﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﻭ ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ ﻣﯽ‏ﺑﺎﺷﺪ؟ ﺍﮐﺜﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ, ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﺭﺍ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻓﺮﻭﺵ ﻭ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ‏ﻫﺎﯼ ﭘﯿﺸﺒﺮﺩ ﻓﺮﻭﺵ ﻣﺜﻞ ﺗﺒﻠﯿﻐﺎﺕ, ﺗﺼﻮﺭ ﻣﯽ‏ﮐﻨﻨﺪ ﻭﻟﯽ ﻓﺮﻭﺵ ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻭﻇﺎﯾﻒ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﻣﯽ‏ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﺟﺰﺀ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭ ﻧﻤﯽ‏ﺭﻭﺩ. ﺍﮔﺮ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺏ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﮐﺎﻣﻞ ﺩﺭ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﮐﺎﻻﻫﺎﯼ ﻣﻮﺭﺩﻧﯿﺎﺯ ﻣﺼﺮﻑ‏ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺗﻮﻓﯿﻖ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻭ ﻣﯿﺰﺍﻥ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﮐﺎﻻﻫﺎﯼ ﻣﺮﻏﻮﺏ, ﻗﯿﻤﺖ‏ﮔﺬﺍﺭﯼ ﻭ ﺗﻮﺯﯾﻊ ﮐﺮﺩﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﺤﻮ ﻣﻮﺛﺮﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﺪ, ﮐﺎﻻﻫﺎ ﺑﻪ ﺳﺎﺩﮔﯽ ﺑﻪ ﻓﺮﻭﺵ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺭﻓﺖ, ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﻃﻼﻋﺎﺗﯽ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﮐﺎﻻﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﺭﺩﺗﻮﺟﻪ ﻣﺼﺮﻑ‏ﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ, ﻣﺜﻼ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﺴﺘﻤﻦ ﮐﺪﺍﮎ ﺩﻭﺭﺑﯿﻦ ﺍﯾﻨﺴﺘﺎﻣﺎﺗﯿﮏ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﻃﺮﺍﺣﯽ ﮐﺮﺩ, ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺁﺗﺎﺭﯼ ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﺑﺎﺯﯾﻬﺎﯼ ﻭﯾﺪﯾﻮﯾﯽ ﺭﺍ ﻃﺮﺍﺣﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻫﻨﺪﺍ ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻞ ﺁﮐﻮﺭﺩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﮐﺮﺩ, ﺍﯾﻦ ﺗﻮﻟﯿﺪﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﺎ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ‏ﻫﺎﯼ ﺧﺮﯾﺪ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﺷﺪﻧﺪ. ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﻃﺮﺍﺣﯽ ﮐﺎﻻﻫﺎﯾﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺨﺼﯽ, ﻣﺤﺼﻮﻻﺗﯽ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻋﻤﻮﻡ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﮐﺮﺩﻧﺪ. ﭘﯿﺘﺮ ﺩﺭﺍﮐﺮ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺻﺎﺣﺒﻨﻈﺮﺍﻥ ﻭ ﺍﻧﺪﯾﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻫﺪﻑ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﺭﺍ ﺑﺪﯾﻦ ﺷﺮﺡ ﺑﯿﺎﻥ ﻣﯽ‏ﮐﻨﺪ: «ﻫﺪﻑ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ ﻓﺮﻭﺵ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﻣﻤﮑﻦ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ﺗﺎ ﻣﻮﻗﻌﯽ ﮐﻪ ﻣﺸﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﺁﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﯾﺎ ﺗﻮﻟﯿﺪﺍﺕ ﺩﻗﯿﻘﺎ ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ‏ﻫﺎﯼ ﺍﻭ ﺑﺎﺷﺪ, ﺑﺸﻨﺎﺳﯿﻢ ﻭ ﺩﺭﮎ ﮐﻨﯿﻢ. ﺍﯾﻦ ﺑﺪﯾﻦ ﻣﻌﻨﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻓﺮﻭﺵ ﻭ ﺗﺒﻠﯿﻐﺎﺕ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ﺯﯾﺮﺍ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻗﺴﻤﺘﯽ ﺍﺯ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ‏ﻫﺎﯼ ﺯﻧﺠﯿﺮﻩ‏ﺍﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ, ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺍﺑﺰﺍﺭﻫﺎﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ‏ﺭﻭﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﺮ بازار تاثیر بگذارند.

حسین اشراقی

 

            عباس منش عشق و مودت                                                                                                                                        tps://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q

 

            عباس منش اعتماد به نفس                                                                                                                                         [۰۵.۱۱.۱۸ ۱۴:۵۵]

ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ( جلسه ۲مفاهیم تحقیقات بازاریابی)

   ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﻼﺳﯿﮏ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﺷﺎﻣﻞ ﺁﻥ ﺩﺳﺘﻪ ﺍﺯ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ‏ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﺎﻻﻫﺎ ﻭ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻭﺍﺣﺪ ﺗﻮﻟﯿﺪﯼ ﻭ ﺧﺪﻣﺎﺗﯽ ﺑﻪ ﻣﺼﺮﻑ‏ﮐﻨﻨﺪﻩ ﻣﯽ‏ﺭﺳﺎﻧﺪ ﭼﻨﯿﻦ ﺗﻌﺮﯾﻔﯽ ﻧﺎﻗﺺ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ‏ﻫﺎﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﺭﺍ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﺑﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻭﻇﺎﯾﻔﯽ ﮐﻪ ﺻﺮﻓﺎ ﻣﺎﺑﯿﻦ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻭ ﻣﺼﺮﻑ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ‏ﺍﻧﺪ ﻣﯽ‏ﻧﻤﺎﯾﺪ. ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﯾﻦ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ‏ﻫﺎ ﻣﯽ‏ﺗﻮﺍﻥ ﺑﺴﺘﻪ‏ﺑﻨﺪﯼ ﮐﺎﻻﻫﺎ, ﻧﺎﻣﮕﺬﺍﺭﯼ ﻭ ﻋﻼﺋﻢ ﺗﺠﺎﺭﯼ ﻓﺮﺍﻭﺭﺩﻩ‏ﻫﺎﯼ ﮐﺎﻧﺎﻝ‏ﻫﺎﯼ ﺗﻮﺯﯾﻊ (ﻧﻈﯿﺮ ﻓﺮﻭﺵ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺑﻪ ﻣﺼﺮﻑ‏ﮐﻨﻨﺪﻩ ﻧﻬﺎﯾﯽ, ﻋﻤﺪﻩ ﻓﺮﻭﺵ, ﻭﺍﺳﻄﻪ, ﺧﺮﺩﻩ‏ﻓﺮﻭﺵ) ﺗﺮﺍﺑﺮﯼ, ﺍﻧﺒﺎﺭﺩﺍﺭﯼ, ﺭﻭﺵ‏ﻫﺎﯼ ﻓﺮﻭﺵ, ﺁﮔﻬﯽ‏ﻫﺎﯼ ﺑﺎﺯﺭﮔﺎﻧﯽ, ﻗﯿﻤﺖ‏ﮔﺬﺍﺭﯼ ﻭ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭﺍﺕ ﻣﺼﺮﻓﯽ ﺭﺍ ﻧﺎﻡ ﺑﺮﺩ. ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﺍﯾﻦ ﺍﻣﺮ ﻣﺴﻠﻢ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﯾﮏ ﻣﺪﯾﺮ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﻣﻮﻓﻖ ﻧﻤﯽ‏ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ‏ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﮐﺎﻻ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﮔﺮﺩﯾﺪﻩ ﻭ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﭘﺨﺶ ﺍﺳﺖ ﺁﻏﺎﺯ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺑﺎ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﮐﺎﻻ ﺑﻪ ﻣﺼﺮﻑ‏ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ. ﻗﺴﻤﺘﯽ ﺍﺯ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ‏ﻫﺎﯼ ﻋﻤﺪﻩ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﭘﯿﺶ ﺗﻮﻟﯿﺪﯼ ﻣﻌﻄﻮﻑ ﻣﯽ‏ﺷﻮﺩ ﺍﺯﺟﻤﻠﻪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ‏ﻫﺎﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﭘﯿﺶ‏ﺗﻮﻟﯿﺪﯼ, ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻣﺼﺮﻑ‏ﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﻭ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺭﺍ ﻣﯽ‏ﺗﻮﺍﻥ ﻧﺎﻣﺒﺮﺩ. ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺩﯾﮕﺮ ﺷﺎﻣﻞ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﮐﺎﻻ ﺟﻬﺖ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻭ ﻓﺮﻭﺵ ﻣﻘﺮﻭﻥ ﺑﻪ ﺻﺮﻓﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽ‏ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻭﺍﺣﺪ ﺗﻮﻟﯿﺪﯼ ﺑﻪ ﺳﺎﺧﺖ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﮐﻨﺪ ﻣﺪﯾﺮ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺎﻻ ﺭﺍ ﻃﻮﺭﯼ ﻃﺮﺡ‏ﺭﯾﺰﯼ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﻮﺭﺩﭘﺴﻨﺪ ﻣﺼﺮﻑ‏ﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﻧﯿﺎﺯﻫﺎ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ‏ﻫﺎﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﺳﺎﺯﺩ. ﻧﻮﺁﻭﺭﯼ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﻭ ﺧﺮﯾﺪ ﮐﺎﻻ ﻭ ﻗﻄﻌﺎﺕ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻭ ﻓﺮﻭﺵ ﻧﯿﺰ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ‏ﻫﺎﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﭘﯿﺶ ﺗﻮﻟﯿﺪﯼ ﻣﯽ‏ﺑﺎﺷﺪ. ﻣﺪﯾﺮ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻧﻤﯽ‏ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻭﻇﺎﯾﻒ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻓﺮﻭﺵ ﻭ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﮐﺎﻻ ﺑﻪ ﻣﺼﺮﻑ‏ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺧﺎﺗﻤﻪ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﭘﻨﺪﺍﺭﺩ. ﺍﺯﺟﻤﻠﻪ ﻭﻇﺎﯾﻒ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻓﺮﻭﺵ ﮐﺎﻻ ﺭﺍ ﻣﯽ‏ﺗﻮﺍﻥ ﺗﻌﻤﯿﺮ ﻭ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﯼ ﮐﺎﻻﻫﺎﯼ ﻓﺮﻭﺵ ﺭﻓﺘﻪ, ﺍﺟﺮﺍﯼ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩ ﺿﻤﺎﻧﺖ ﮐﺎﻻ, ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺑﻪ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎﻥ ﻭ ﮔﺮﺩﺁﻭﺭﯼ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﭘﯿﺮﺍﻣﻮﻥ ﺭﺿﺎﯾﺖ ﻣﺼﺮﻑ‏ﮐﻨﻨﺪﻩ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﮐﺎﻻﻫﺎﯼ ﻓﺮﻭﺵ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﺁﻥ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺑﻪ ﻗﺴﻤﺖ‏ﻫﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﻭﯾﮋﻩ ﻭﺍﺣﺪ ﻃﺮﺡ‏ﺭﯾﺰﯼ ﮐﺎﻻ ﻧﺎﻡ ﺑﺮﺩ. ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ‏ﻫﺎﯼ ﭘﯿﺶ ﺗﻮﻟﯿﺪﯼ, ﺗﻮﺯﯾﻌﯽ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻓﺮﻭﺵ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﺗﻌﺪﺍﺩﯼ ﺍﺯ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ‏ﻫﺎﯼ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻧﯿﺰ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺩﺍﻣﻨﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﯾﮏ ﺍﺯ ﺣﻮﺯﻩ‏ﻫﺎﯼ ﺳﻪ ﮔﺎﻧﻪ ﺑﺎﻻ ﻧﻤﯽ‏ﺑﺎﺷﺪ. ﺍﺯﺟﻤﻠﻪ ﺍﯾﻦ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ‏ﻫﺎﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﺭﺍ ﻣﯽ‏ﺗﻮﺍﻥ ﭘﮋﻭﻫﺶ‏ﻫﺎﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭ, ﺷﺮﺍﯾﻂ ﻣﺤﯿﻄﯽ ﺑﺎﺯﺍﺭ, ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﻭ ﻣﻘﺮﺭﺍﺕ ﺑﺎﺯﺍﺭ, ﺳﯿﺴﺘﻢ‏ﻫﺎﯼ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺑﺎﺯﺍﺭ, ﺗﻌﻬﺪﺍﺕ ﺍﺧﻼﻗﯽ ﺩﺭ ﺍﻣﻮﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﻭ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﺑﯿﻦ‏ﺍﻟﻤﻠﻠﯽ ﻧﺎﻡ ﺑﺮﺩ. ﺑﺪﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﯽ‏ﮔﺮﺩﺩ ﮐﻪ ﺩﺍﻣﻨﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻭﺳﯿﻊ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ‏ﻫﺎﯼ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﺭﺍ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﯽ‏ﮔﺮﺩﺩ. ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺟﻬﺖ ﺩﺭ ﺣﺪﻭﺩ ﻧﯿﻤﯽ ﺍﺯ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﻓﻌﺎﻝ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﭘﯿﺸﺮﻓﺘﻪ ﺻﻨﻌﺘﯽ ﺭﺍ ﺷﺎﻏﻠﯿﻦ ﺍﻣﻮﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯽ‏ﺩﻫﻨﺪ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﻇﺎﯾﻒ ﻧﺎﻡ ﺑﺮﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻪ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﺷﺮﮐﺖ‏ﻫﺎ ﻭ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﺠﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﺳﻬﻢ ﻋﻤﺪﻩ‏ﺍﯼ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻣﯽ‏ﮔﺮﺩﺩ ﻟﯿﮑﻦ ﻧﻈﺮ ﺑﻪ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺳﯿﺎﺳﯽ, ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ, ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺍﯾﻦ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎ ﺗﮑﯿﻪ ﺑﺮ ﭘﺎﺭﻩ‏ﺍﯼ ﺍﺯ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ‏ﻫﺎﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺳﺎﯾﺮ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ‏ﻫﺎ ﻣﯽ‏ﺑﺎﺷﺪ. ﻣﺜﻼ ﻧﺤﻮﻩ ﺗﻮﺯﯾﻊ ﮐﺎﻻ ﺍﺯ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺑﻪ ﻣﺼﺮﻑ ﻭ ﺣﺬﻑ ﻭﺍﺳﻄﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺻﺮﻓﺎ ﺟﻨﺒﻪ ﺍﺣﺘﮑﺎﺭ ﻭ ﺑﻮﺭﺱ‏ﺑﺎﺯﯼ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻭﻇﺎﯾﻒ ﻣﻬﻢ ﻣﺪﯾﺮﺍﻥ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺭﺷﺪ ﻣﯽ‏ﺑﺎﺷﺪ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﮐﻤﺒﻮﺩ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺗﻮﻟﯿﺪﯼ ﻭ ﻧﯿﺎﺯ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﻣﺼﺮﻑ‏ﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﻮﺍﺭﺩﯼ ﮐﻪ ﺭﻗﺎﺑﺖ ﻋﺎﻣﻞ ﻣﻮﺛﺮﯼ ﺩﺭ ﺳﻬﻢ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﻮﺟﻪ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺑﻪ ﺁﮔﻬﯽ‏ﻫﺎﯼ ﺑﺎﺯﺭﮔﺎﻧﯽ ﺟﻬﺖ ﺍﻧﮕﯿﺰﺵ ﺧﺮﯾﺪﺍﺭﺍﻥ ﻧﻤﯽ‏ﺷﻮﺩ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﻣﻌﯽ ﻧﻈﯿﺮ ﮐﺸﻮﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﮐﻪ ﻧﺮﺥ ﺗﻮﺭﻡ ﺑﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺯ ﻣﺸﺎﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﺻﻨﻌﺘﯽ ﺍﺳﺖ ﺍﻧﮕﯿﺰﻩ‏ﻫﺎﯾﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﻭﺵ ﻗﺴﻄﯽ ﺑﺎﻗﯽ ﻧﻤﯽ‏ﻣﺎﻧﺪ. ﺑﺪﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺵ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﺍﺯ ﻓﺮﻭﺵ ﮐﻤﺘﺮ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ‏ﮔﯿﺮﺩ. ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻧﻘﺶ ﻣﻬﻤﯽ ﺩﺭ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ‏ﻫﺎﯼ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﺍﺳﺘﺮﺍﺗﮋﯾﮏ ﺩﺍﺭﺩ, ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻗﺎﺑﻞ ﺍﻃﻤﯿﻨﺎﻥ - ﻣﻮﺛﻖ ﻭ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺮﺱ ﺑﺨﺼﻮﺹ ﺩﺭ ﺟﻬﺖ ﺗﺸﺨﯿﺺ ﻧﯿﺎﺯﻣﻨﺪﯼ‏ﻫﺎﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺑﻬﺒﻮﺩ ﮐﺎﻻ ﻭ ﺧﺪﻣﺎﺕ - ﻧﻮﺁﻭﺭﯼ ﻭ ﺧﻼﻗﯿﺖ - ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ‏ﺭﯾﺰﯼ ﻭ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵ ﻭ ﻣﻮﺛﺮ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻣﻬﻢ ﻣﺪﯾﺮﺍﻥ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭ ﺳﺎﯾﺮ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻣﯽ‏ﺑﺎﺷﺪ. ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﺷﺮﺡ ﺫﯾﻞ ﻣﯽ‏ﺑﺎﺷﺪ:

«ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺍﺯ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ‏ﻫﺎﯼ ﻧﯿﺮﻭﯼ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﺗﺒﺎﺩﻝ ﻓﺮﺍﯾﻨﺪﻫﺎ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺍﺭﺿﺎﺀ ﻧﯿﺎﺯﻫﺎ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ‏ﻫﺎ ﻫﺪﺍﯾﺖ ﺷﻮﺩ.» ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺷﻦ‏ﺗﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﯾﻦ ﺗﻌﺮﯾﻒ, ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﻭﺍﮊﻩ‏ﻫﺎﯼ ﺫﯾﻞ ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﺩﺍﺷﺖ: ﺍﺣﺘﯿﺎﺟﺎﺕ, ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ‏ﻫﺎ, ﺗﻘﺎﺿﺎﻫﺎ, ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ, ﺩﺍﺩ ﻭ ﺳﺘﺪ,معاملات.

 

            عباس منش عشق و مودت                                                                                                                                        tps://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q

 

            عباس منش اعتماد به نفس                                                                                                                                         [۰۵.۱۱.۱۸ ۲۲:۴۱]

10 ترفند مذاکره و راه‌های مقابله با آن در مذاکره ناب

سیدمحسن علیزاده طباطبایی

دکترای مدیریت کسب‌وکار

 

در مذاکرات بین افراد اعم از مذاکره خانوادگی، شغلی، تجاری و سیاسی گاهی اوقات با مذاکره‌کنندگانی مواجه می‌شویم که به‌دلیل حرفه‌ای بودن از ترفندهایی استفاده می‌کنند و با استفاده از این ترفندها به‌صورت ناخودآگاه از شما امتیاز می‌گیرند، در این نوشته با استفاده از ابزار مذاکره بهره‌ور جامع (Total Productive Negotiation) تعدادی از این ترفندها و راه‌های دفاعی برای آنها را ذکر می‌کنیم.

 

 

1- درخت پر از برگ و بار منفی

محدوده مورد نظر شما را گسترش می‌دهند و شاخ و برگ‌های منفی بی ربط برای آن می‌سازند سپس از شما ایراد می‌گیرند و شما را در موضع ضعف قرار می‌دهند و به شما القا می‌کنند که امتیاز بدهید.

راهکار: صبور و خونسرد باشید، در تنگنا قرار نگیرید، مذاکره را هوشمندانه تمدید کنید.

 

2- شبیه سازی

برای خواسته شما از مشترکات لفظی استفاده می‌کنند که هیچ شباهتی با موضوع مطروحه از طرف شما ندارد و فقط کلمات آن با کلمات شما مشابه است، جمله‌ای می‌سازند که آن جمله شباهت به جمله شما دارد ولی بسیار منفی است و باز هم به شما القا می‌کنند که به شدت بدهکار هستید و سعی می‌کنند شما را در موقعیت ضعف قرار دهند.

راهکار: جمله خود را با تسلط برخویشتن و آرامش با لفظ و بیان واضح و متفاوتی بیان کنید.

 

3- آتشفشان طغیانگر

جمله شما را به گونه افراطی تعمیم می‌دهند و سپس موضوع تعمیم یافته را به شما نسبت می‌دهند و آن را رد می‌کنند و چنان ماهرانه این آتشفشان را می‌سازند که شما خود را مقصر بدانید و با عذرخواهی شروع به دفاع کنید.

راهکار: شما جمله خود و درخواست خود را در جهت مخالف بیان کنید و با تفریط کردن در بیان درخواست به جای آتشفشان یک قطب شمال یخبندان بسازید و به او بفهمانید ترفند او بر شما اثری ندارد.

 

4- پازل پرقطعه

نقشه خود را به صورت یک پازل پر قطعه که متشکل از قطعات بسیار ریز و زیاد است شروع می‌کنند به نحوی که قابل پیش‌بینی نباشد که قصدشان چیست و این قطعات بسیار ریز را به صورت جملاتی کوتاه و بلند که مورد تایید شماست مطرح می‌کنند و به این ترتیب آرام آرام پازل خود را تکمیل می‌کنند. به صورتی که شما یا در پایان مذاکره یا مدتی پس از پایان مذاکره (امضای قرارداد یا تفاهم‌نامه) متوجه خواهید شد که فریب خورده‌اید.

راهکار: وقتی با تعداد زیاد جملات زیبا مواجه شدید بدانید که طرف مقابل مشغول تکمیل چنین ترفندی است. بنابراین برخی از جملات را حتی اگر در بعضی موارد صحیح دانستید رد کنید تا پازل او به هم بخورد.

 

5- مصادره به مطلوب

موضوعی که قرار است در مذاکره به شما اثبات کنند و صحت آن هنوز اثبات نشده را به نحو دیگری مطرح می‌کنند و از ابتدای مذاکره آن را مسلم و مبرهن فرض می‌کنند و پیش می‌روند.

راهکار: هیچ گاه موضوع هدف مذاکره را فراموش نکنید و با تمرکز و ثبات حواستان به جملات اغواگرانه باشد.

 

6- اعتراف‌گیری

از ابتدای بحث به جای پاسخ دادن و بیان کردن موضوعات مرتبط با مذاکره، پرسش‌هایی را بسیار زیرکانه طرح  می‌کنند که شما مجبورید پاسخ دهید و اگر حضور ذهن نداشته باشید پاسخ شما را تبدیل به اعتراف می‌کنند و علیه شما به‌کار می‌گیرند.

راهکار: باید باهوش و ذکاوت باشید و پرسش‌هایی را که معمولا به‌صورت مسلسل‌وار تکرار می‌کنند بشنوید و ماهرانه از پاسخ دادن به آنها طفره روید تا در دام آنها گرفتار نشوید.

 

7- خارج شدن از حالت کنترل

برخی اوقات که می‌بینند شما در موضع منطق و قدرت و صداقت هستید جملاتی را بیان می‌کنند که شما را به شدت عصبانی می‌کند، عصبانیت شما سبب می‌شود لحن گفتارتان از منطق خارج شود و کلامی خارج از منطق، ادب و هنجارهای مذاکره بیان کنید سپس همین کلام را به ابزاری برای شکست شما و بیرون راندن تان از میدان مذاکره تبدیل می‌کنند.

راهکار: معمولا در زمان عصبانیت ضربان قلب تندتر می‌شود و دست هایتان می‌لرزد و کنترلتان را از دست می‌دهید اگر چنین حسی در شما شروع شد به این ترفند فکر کنید و بدانید اگر کلامی از شما صادر شود کاملا به ضرر شما خواهد بود، بنابراین از تکنیک بالکن استفاده کنید. یعنی موقتا سکوت کنید و سعی کنید از فضا یا به صورت فیزیکی یا به صورت ذهنی خارج شوید حتی به مدت 30 ثانیه.

            عباس منش عشق و مودت                                                                                                                                        tps://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q

 

            عباس منش اعتماد به نفس                                                                                                                                         [۰۵.۱۱.۱۸ ۲۲:۴۲]

8- انحراف از جاده

در جریان مذاکره پرسش‌هایی را مطرح می‌کنند که بسیار جذاب هستند ولی شما را از موضوع اصلی مدنظرتان منحرف می‌کنند مانند راننده‌ای که در یک اتوبان در حال راندن به جلو است و ناگهان کنار جاده یک صحنه تصادف می‌بیند و تمرکزش را برهم می‌زند.

راهکار: قوه تشخیص و تمرکز بر هدف خود را تقویت کنید و پرسش‌های انحرافی را زیرکانه بی پاسخ بگذارید تا طرف مقابل ناکام بماند.

9- متقاعدسازی تماشاگران به جای شما

در برخی مذاکرات که در حضور یک جمع یا یک گروه از تماشاگران برگزار می‌شود، مخصوصا بین دو متخصص مطرح، وقتی در جریان مذاکره طرف مقابل می‌بینند استدلال خوبی برای رد صحبت شما ندارند استدلالی را سر هم می‌کنند که با آن فقط حضار متقاعد می‌شوند ولی از نظر تخصصی هیچ منطق محکمی ندارد.

راهکار: شما نباید به استدلال او حمله کنید بلکه استدلالی سطحی و هم وزن با او برای حضار ولی خطاب به او مطرح کنید.

 

10- استفاده ابزاری از مرجع مهم

در برخی از مذاکره‌ها وقتی می‌بینند در برابر شما و برای استدلال شما از نظر منطقی بیان درستی ندارند در آن هنگام به جای ارائه دلیل و منطق برای ادامه بحث از مراجعی استفاده می‌کنند که بسیار مورد قبول یا مورد احترام شما هستند و از آن مرجع با سفسطه و مغلطه جملاتی بیان می‌کنند که شما از موضع خود کوتاه خواهید آمد (یا به اجبار یا با متقاعد شدن.)

راهکار: استناد به مراجع متخصص در آن حوزه را محترمانه به تعویق بیندازید. سپس استدلال کنید که در این موضوع خاص بهتر است از عقل و اجماع استفاده شود.

 

            عباس منش عشق و مودت                                                                                                                                        tps://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q

 

            عباس منش اعتماد به نفس                                                                                                                                         [۰۵.۱۱.۱۸ ۲۲:۴۲]

ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻭﺍﮊﻩ ﻫﺎ (جلسه ۳ مفاهیم تحقیقات بازاریابی)

  

ﺍﺣﺘﯿﺎﺟﺎﺕ (Needs)

ﺍﺳﺎﺳﯽ‏ﺗﺮﯾﻦ ﻭ ﺯﯾﺮﺑﻨﺎﯾﯽ‏ﺗﺮﯾﻦ ﻣﻔﻬﻮﻡ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ, ﻧﯿﺎﺯﻫﺎﯼ ﺑﺸﺮ ﻣﯽ‏ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﺮﺡ ﺯﯾﺮ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯽ‏ﮐﻨﯿﻢ: ﺍﺣﺘﯿﺎﺟﺎﺕ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺍﺯ ﺑﯿﺎﻥ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻤﺒﻮﺩ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻓﺮﺩ ﻣﯽ‏ﺑﺎﺷﺪ. ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﯾﮏ ﻧﯿﺎﺯ ﺍﺭﺿﺎﺀ ﻧﺸﻮﺩ, ﺷﺨﺺ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺍﺳﺖ. ﯾﮏ ﻓﺮﺩ ﻧﺎﺭﺍﺿﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽ‏ﺩﻫﺪ: ﯾﺎ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﭼﯿﺰﯼ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮔﺸﺖ ﮐﻪ ﻧﯿﺎﺯ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﮐﻨﺪ ﻭ ﯾﺎ ﮐﻮﺷﺶ ﻣﯽ‏ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﻧﯿﺎﺯﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﮐﺎﻫﺶ ﺩﻫﺪ. ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﻣﻊ ﺻﻨﻌﺘﯽ ﺳﻌﯽ ﻣﯽ‏ﮐﻨﻨﺪ ﮐﺎﻻﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﯾﺎ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺩﻫﻨﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ‏ﻫﺎﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺍﺭﺿﺎﺀ ﻧﻤﺎﯾﺪ. ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﻣﻊ ﻓﻘﯿﺮ ﺳﻌﯽ ﻣﯽ‏ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ‏ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻗﺎﺑﻞ ﺩﺳﺘﺮﺱ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﮐﺎﻫﺶ ﺩﻫﻨﺪ.

ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ‏ﻫﺎ( Wants)

ﺩﻭﻣﯿﻦ ﻣﻔﻬﻮﻡ ﺍﺳﺎﺳﯽ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ, ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ‏ﻫﺎﯼ ﺑﺸﺮ ﻣﯽ‏ﺑﺎﺷﺪ. ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ‏ﻫﺎﯼ ﺑﺸﺮ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺷﮑﻞ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ, ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻣﯽ‏ﺷﻮﻧﺪ. ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﺗﮑﺎﻣﻞ ﺟﺎﻣﻌﻪ, ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ‏ﻫﺎﯼ ﺍﻋﻀﺎﯼ ﺁﻥ ﻧﯿﺰ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﻭ ﮔﺴﺘﺮﺵ ﻣﯽ‏ﯾﺎﺑﺪ. ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﻣﻌﺮﺽ ﮐﺎﻻﻫﺎﯼ ﻣﺘﻨﻮﻋﯽ ﮐﻪ ﻋﻼﻗﻪ ﻭ ﺗﻤﺎﯾﻼﺕ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﻣﯽ‏ﺍﻧﮕﯿﺰﺩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﺗﻮﻟﯿﺪﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﮐﻮﺷﺶ ﻣﯽ‏ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺭﺍﺑﻄﻪ‏ﺍﯼ ﺑﯿﻦ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﯽ‏ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﻧﯿﺎﺯﻫﺎﯼ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ.

 

ﺗﻘﺎﺿﺎﻫﺎ (Demands)

ﻣﺮﺩﻡ ﺍﮐﺜﺮﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ‏ﻫﺎﯼ ﻧﺎﻣﺤﺪﻭﺩ, ﺍﻣﺎ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻮﻟﯿﺪﺍﺗﯽ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯽ‏ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺣﺪﺍﮐﺜﺮ ﺭﺿﺎﯾﺘﻤﻨﺪﯼ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﭘﻮﻟﺸﺎﻥ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﻧﻤﺎﯾﺪ. ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ‏ﻫﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﺗﻘﺎﺿﺎﻫﺎ ﻣﯽ‏ﺷﻮﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻗﺪﺭﺕ ﺧﺮﯾﺪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﻣﺼﺮﻑ‏ﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﻪ ﺗﻮﻟﯿﺪﺍﺕ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ‏ﻫﺎﯼ ﭘﺮﻣﻨﻔﻌﺖ ﻣﯽ‏ﻧﮕﺮﻧﺪ ﻭ ﮐﺎﻻﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯽ‏ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻭ ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽ‏ﺩﻫﺪ. ﭘﺲ ﯾﮏ ﺗﻮﯾﻮﺗﺎ ﯾﻌﻨﯽ ﯾﮏ ﺣﻤﻞ ﻭ ﻧﻘﻞ ﺍﺳﺎﺳﯽ, ﯾﮏ ﻗﯿﻤﺖ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻭ ﺳﻮﺧﺖ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ (ﮐﻢ ﻣﺼﺮﻑ), ﯾﮏ ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻞ ﺧﻮﺏ ﯾﻌﻨﯽ: ﺭﺍﺣﺘﯽ, ﺗﺠﻤﻞ ﻭ ﻣﻨﺰﻟﺖ. ﻣﺮﺩﻡ ﮐﺎﻻﯾﯽ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯽ‏ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺣﺪﺍﮐﺜﺮ ﺭﺿﺎﻣﻨﺪﯼ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺎ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ‏ﻫﺎ ﻭ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﻧﻤﺎﯾﺪ.

ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ (Products)

ﺍﺣﺘﯿﺎﺟﺎﺕ, ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ‏ﻫﺎ ﻭ ﺗﻘﺎﺿﺎﻫﺎﯼ ﺑﺸﺮ, ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺿﻤﻨﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻣﺤﺼﻮﻻﺗﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﯽ‏ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺍﺭﺿﺎﺀ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ ﻣﺎ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﺮﺡ ﺫﯾﻞ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯽ‏ﻧﻤﺎﯾﯿﻢ: ﯾﮏ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺍﺯ ﻫﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺟﻬﺖ ﺍﻃﻼﻉ ﻭ ﺭﻭﯾﺖ, ﺍﮐﺘﺴﺎﺏ, ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﯾﺎ ﻣﺼﺮﻑ, ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﯾﮏ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﯾﺎ ﯾﮏ ﻧﯿﺎﺯ ﺭﺍ ﺍﺭﺿﺎﺀ ﻧﻤﺎﯾﺪ. ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻣﺴﺎﻭﯼ ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ. ﻗﺎﺑﻞ ﺩﺳﺘﺮﺱ‏ﺗﺮﯾﻦ ﻭ ﮐﻢ ﻗﯿﻤﺖ‏ﺗﺮﯾﻦ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﻣﺤﺘﻤﻼ ﺩﺭ ﺩﺭﺟﻪ ﺍﻭﻝ ﺍﻫﻤﯿﺖ, ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺮﯾﺪﻩ ﺷﺪﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﻣﻔﻬﻮﻡ ﯾﮏ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﺑﻪ ﺍﺷﯿﺎﺀ ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ ﻧﻤﯽ‏ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻠﮑﻪ ﻫﺮ ﻋﺎﻣﻠﯽ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﯾﮏ ﻧﯿﺎﺯ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﯾﮏ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﺍﺳﺖ ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﮐﺎﻻﻫﺎ ﻭﺧﺪﻣﺎﺕ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﺷﺎﻣﻞ: ﺍﻓﺮﺍﺩ, ﻣﮑﺎﻧﻬﺎ, ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﻬﺎ, ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ‏ﻫﺎ ﻭﺍﯾﺪﻩ‏ﻫﺎ ﻣﯽ‏ﺑﺎﺷﺪ. ﯾﮏ ﻣﺼﺮﻑ‏ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺳﺮﮔﺮﻣﯽ‏ﻫﺎﯾﺶ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻣﯽ‏ﮔﯿﺮﺩ: ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﻣﯽ‏ﮐﻨﺪ, ﺑﻪ ﭼﻪ ﻣﮑﺎﻧﻬﺎﯾﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻌﻄﯿﻼﺕ ﺑﺮﻭﺩ, ﺩﺭ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ‏ﻫﺎ ﻋﻀﻮ ﺷﻮﺩ, ﺍﺯ ﻋﻘﺎﯾﺪ ﻭ ﻧﻈﺮﺍﺕ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﮐﻨﺪ. ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺼﺮﻑ‏ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﯾﮏ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺍﮔﺮ ﻭﺍﮊﻩ «ﻣﺤﺼﻮﻝ» ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻧﺒﺎﺷﺪ, ﻣﯽ‏ﺗﻮﺍﻧﯿﻢ ﺍﺯ ﻭﺍﮊﻩ‏ﻫﺎﯼ ﺍﺭﺿﺎﺀﮐﻨﻨﺪﻩ «ﻣﻨﺒﻊ ﯾﺎ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ» ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻧﻤﺎﯾﯿﻢ.

 

            عباس منش عشق و مودت                                                                                                                                        tps://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q

 

            عباس منش اعتماد به نفس                                                                                                                                         [۰۶.۱۱.۱۸ ۰۰:۳۴]

[Forwarded from NABSH نبش]

[ GIF ]

این گیف، خلاصه ی زندگیست...

 

گاهی بالاییم و گاه پایین

اما مهم این است که وقتی سقوط می کنیم (شکست می خوریم)

دوباره برخیزیم...

            عباس منش عشق و مودت                                                                                                                                        NABBSH

 

            عباس منش اعتماد به نفس                                                                                                                                         [۰۶.۱۱.۱۸ ۰۰:۳۴]

[Forwarded from NABSH نبش]

[ GIF ]

معماری بی‌نظیر سقف یک بار و رستوران ساحلی در یونان!

 

روزهایی که وزش باد شدید و دریا طوفانی است تلاطم سقف هم بیشتر است و برعکس!

 

 

            عباس منش عشق و مودت                                                                                                                                        NABBSH

 

            عباس منش اعتماد به نفس                                                                                                                                         [۰۶.۱۱.۱۸ ۰۱:۱۲]

اهمیت هدف داشتن در موفقیت و رضایت شغلی:

اگر نمی دانید چگونه باید تصمیمات تاثیر گذار بگیرید از افراد خبره کمک بگیرید

بدانید معنادار از دید شما یعنی چی

به نتایج قطعی کار خود بیندیشید

مهارت آموز باشید

همیشه فرضیه ساز باشید

تجربه های خوب را کسب کنید

تفکر بلند مدت داشته باشید

با مسائل مالی هوشمندانه دست و پنجه نرم کنید

برای فکر کردن وقت بگذارید

منبع:HBR

            عباس منش عشق و مودت                                                                                                                                        Moshaverankar

 

            عباس منش اعتماد به نفس                                                                                                                                         [۰۶.۱۱.۱۸ ۱۲:۵۵]

ﺍﻫﻢ ﻭﻇﺎﯾﻒ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺎﺯﺍﺭ

(جلسه۵ مفاهیم تحقیقات بازاریابی)

   • ﺟﻤﻊ‏ﺁﻭﺭﯼ ﻭ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺗﺸﺨﯿﺺ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﻭ ﺍﺳﺘﻌﺪﺍﺩ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻭ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻧﯿﺎﺯ ﻣﺼﺮﻑ‏ﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥ

• ﻣﺸﺨﺺ ﻧﻤﻮﺩﻥ ﻫﺪﻑ‏ﻫﺎﯼ ﻓﺮﻭﺵ ﻭ ﺳﻬﻤﯿﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ

• ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺁﻣﯿﺰﻩ ﻭ ﯾﺎ ﺗﺮﮐﯿﺐ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﮐﻪ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﺁﻥ ﺍﺯ ﻣﺤﺼﻮﻝ, ﻗﯿﻤﺖ, ﮐﺎﻧﺎﻝ‏ﻫﺎﯼ ﺗﻮﺯﯾﻊ ﻭ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ‏ﻫﺎﯼ ﭘﯿﺸﺒﺮﺩ ﻓﺮﻭﺵ ﻣﯽ‏ﺑﺎﺷﻨﺪ.

• ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﺪﻫﯽ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ‏ﻫﺎﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﻭ ﻧﯿﺮﻭﻫﺎﯼ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﻭ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻻﺯﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻥ

• ﮐﻨﺘﺮﻝ ﻭ ﯾﺎ ﻧﻈﺎﺭﺕ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ‏ﻫﺎ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﭘﯿﺶ ﺑﺮﻭﺩ.

• ﺗﺎﻣﯿﻦ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻓﺮﻭﺵ: ﻣﺜﻞ ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻟﻮﺍﺯﻡ ﯾﺪﮐﯽ ﻭ ﻗﻄﻌﺎﺕ

• ﺑﺮﺭﺳﯽ ﻧﻈﺮﯾﺎﺕ ﻣﺼﺮﻑ‏ﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺎ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﻭ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺷﺪﻩ

• ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺗﻘﺎﺿﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﻭ ﺧﺪﻣﺎﺕ

• ﺍﯾﺠﺎﺩ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ ﺑﯿﻦ ﻣﻘﺪﺍﺭ, ﺯﻣﺎﻥ ﻭ ﺧﺼﻮﺻﯿﺎﺕ ﺗﻘﺎﺿﺎ

ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﻭﻇﺎﯾﻒ ﻣﺬﮐﻮﺭ, ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺗﻘﺎﺿﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﻭ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺷﺪﻩ ﻧﯿﺰ ﺟﺰﻭ ﻭﻇﺎﯾﻒ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻣﯽ‏ﺑﺎﺷﺪ. ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﻭﻇﯿﻔﻪ ﺩﺍﺭﺩ «ﻣﻘﺪﺍﺭ», «ﺯﻣﺎﻥ» ﻭ «ﺧﺼﻮﺻﯿﺎﺕ» ﺗﻘﺎﺿﺎ ﺭﺍ ﻃﻮﺭﯼ ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﺍﻫﺪﺍﻑ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺳﺪ. ﺑﺪﯾﻬﯽ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺗﻘﺎﺿﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺎﻻ ﯾﺎ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ «ﭘﺎﯾﯿﻦ‏ﺗﺮ», «ﻣﺴﺎﻭﯼ» ﻭ ﯾﺎ «ﺑﺎﻻﺗﺮ» ﺍﺯ ﺳﻄﺢ ﺗﻘﺎﺿﺎﯼ ﻣﻮﺭﺩﻧﻈﺮ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺗﻘﺎﺿﺎ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﮐﺎﻻ ﺳﻪ ﺷﺮﻁ ﺑﺎﯾﺪ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ: ﺍﻭﻝ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻥ ﮐﺎﻻ ﺗﻮﺳﻂ ﮔﺮﻭﻫﯽ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ, ﺩﻭﻡ ﺁﻧﮑﻪ ﺍﯾﻦ ﮔﺮﻭﻩ ﻗﺪﺭﺕ ﺧﺮﯾﺪ ﮐﺎﻻﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﺳﻮﻡ ﺁﻧﮑﻪ ﻣﯿﻞ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻗﺴﻤﺘﯽ ﺍﺯ ﭘﻮﻝ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﻓﻊ ﻧﯿﺎﺯ ﺧﻮﺩ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﻧﺪ.

 

            عباس منش عشق و مودت                                                                                                                                        moshaverankar

 

            عباس منش اعتماد به نفس                                                                                                                                         [۰۶.۱۱.۱۸ ۱۲:۵۶]

۲۱قانون طلایی فروش موفق (جلسه ۱ قوانین طلایی)

 برگرفته از برایان تریسی

هدف از ارائه مطالب جدید در نظر گرفتن سطح استفاده همه کاربران است. یک مدیر در یک سطح یک بازاریاب در سطحی دیگر نیاز به معلومات کاربردی موثر خواهد داشت.

لازم دیدم از اظهار لطف همه عزیزان که از تجارب بسیار خوب کاربرد این مطالب برای من پیام فرستادن تشکر کنم.ان شالله با به روز شدن سایت مجموعه امکانات جدیدی معرفی خواهد شد برای استفاده دوستان.

اما قوانین

توانایی تعامل با دیگران،ارتباط گرفتن،متقاعد مردم،انجام معامله همه و همه در تعیین درامد شما موثر است.تمام زندگی ما سرشار از معاملات کوچک و بزرگ است.مدام بر سر قیمت ها،انتخاب ها برنامه ها ،روشها با خود و دیگران در حال معامله هستیم.اما همیشه پولی پرداخت نمیشه ممکنه احساس ،زمان،فکر،... نیز پرداختی داشته باشیم. پس سوال اساسی تر این است:

آیا ما معاملات خوبی انجام می دهیم؟ آیا می توانیم بهتر از این که هستیم باشیم؟فراموش نکنید مهمترین مسئولیت زندگی ما بهترین بودن است.

اینکه چگونه معاملات بهتری در زندگی خود انجام بدیم‌.چگونه بهتر از طرف مقابل باشیم.

این میسر نیست مگر آنکه یادبگیریم و تلاش کنیم.

#SalesGoldenRules1

            عباس منش عشق و مودت                                                                                                                                        moshaverankar

 

            عباس منش اعتماد به نفس                                                                                                                                         [۰۶.۱۱.۱۸ ۱۲:۵۶]

۲۱قانون طلایی فروش موفق (جلسه 2قوانین طلایی)

قانون ارزش شخصی  

  ارزشی که به هر چیز داده می شود کاملا شخصی است و با بهایی که فرد حاضر است برای هر چیزی بپردازد مشخص می شود.هنوز بسیاری از مردم بر سر تعیین قیمت واقعی گیج و سرگردانند.به این سوال توجه کنید؟  « ظرفیت بازار تا به چه حد است؟» این برآیند حدسیات و گمانه زنی هاست. دقت کنید به حراجی ها و تخفیفات گوشه گوشه شهر دقت کنید.این ها تمام گواه اشتباه تولید کنندگان و عرضه کنندگان در حدس درست قیمت تعیین شده برای محصول و خدمات است.مسلما مشتری وقتی بین ارزش واقعی و قیمت یک کالا نتواند تناسبی پیدا کند مشتری عرضه کننده دیگری خواهد شد.اصولا بسیاری ابتدا به دلخواه قیمت تعیین می کنند آنگاه منتظر می مانند ببینند آیا این قیمت توسط مشتری قابل قبول هست یا خیر اگر نباشد کاهش می دهند و این یعنی شکست در قیمت گذاری... دقت کنید این مشتری شماست که تعیین می کند در نهایت  چقدر کالا یا خدمات شما می ارزد .  به این فکر کنید اگر شما قیمت پایین تری از ارزش محصولتان انتخاب کرده باشید آنگاه  چه باید بکنید.

#SalesGoldenRules2

            عباس منش عشق و مودت                                                                                                                                        moshaverankar

 

            عباس منش اعتماد به نفس                                                                                                                                         [۰۶.۱۱.۱۸ ۱۲:۵۷]

  مدیری ( که به دلایلی بجز لیاقت مدیر شده بود) نمی توانست خود را با موقعیت جدید تطبیق دهد؛

روزی در دفترش بصدا در آمد و این مدیر برای اینکه نشان دهد چقدر مهم و قوی و پر مشغله است, تلفن را برداشت و از ملاقات کننده اش درخواست کرد که وارد شود و ملاقات کننده در حالی که نشسته ومنتظرمدیر بود؛

آقای مدیر خودش را سرگرم صحبت با تلفن نشان داد و مرتب با تکبر و غرور می گفت : «برای من  مشکلی نیست و من راحت میتوانم این مسئله را حل کنم » وپس از چند دقیقه گوشی تلفن  را گذاشت و از ملاقات کننده پرسید : چه کاری میتوانم برای شما انجام دهم ؟ مرد ملاقات کننده مودبانه گفت : « من برای وصل کردن تلفن شما آمده ام ؛ زیرا تلفن شما قطع است ».

 

________________________________

            عباس منش عشق و مودت                                                                                                                                        moshaverankar

 

            عباس منش اعتماد به نفس                                                                                                                                         [۰۶.۱۱.۱۸ ۱۲:۵۷]

رقیب شما واقعاً کیست؟

 

وقتی روبرتو گویزوتا (Roberto Goizueta) در دهه 1980 مدیرعامل کوکاکولا شد، با رقابت شدید پپسی مواجه شدکه باعث کاهش رشد سهم کوکا شده بود. مدیرانش بر رقابت با پپسی متمرکز شده بودند و قصد داشتند در هر دوره زمانی برنامه رقابتی، سهم بازار کوکا را 0/1 درصد افزایش دهند.

 

روبرتو تصمیم گرفت رقابت علیه پپسی را متوقف کند و به جای آن علیه شرایط افزایش 0/1 درصد رشد رقابت کند.

 

او از مدیرانش پرسید: «میانگین مایعاتی که هر آمریکایی در روز می نوشد چقدر است؟» جواب 14 اونس بود.

 

«سهم کوکا از این مقدار چقدر است؟» دو انس.

 

روبرتو گفت: «کوکا به سهم بیشتری از این بازار نیاز دارد.»

 

رقیب، پپسی نبود بلکه آب، چای، قهوه، شیر و آبمیوه ها بودند که 12 اونس باقیمانده را تشکیل می دادند.

 

روبرتو گفت: «مردم هر وقت احساس کردند که دوست دارند چیزی بنوشند باید به کوکا دسترسی داشته باشند.»

 

برای اجرای این استراتژی، شرکت کوکاکولا در گوشه و کنار هر خیابان دستگاه های فروش کوکا قرار داد. با این کار، کوکا به سهم قابل ملاحظه ای از بازار دست یافت و پپسی هرگز به چنین سهمی دست نیافته است.

 

💡 نکته این حکایت:

وقتی رقابت علیه رقیب را متوقف کنیم و به جای آن با تمرکز بر روی مشتری نهابی، رقابت علیه شرایط را آغاز کنیم، می توانیم خیلی بهتر عمل کنیم.

________________________________

            عباس منش عشق و مودت                                                                                                                                        moshaverankar

حسین عباس منش

  • ۹۹/۰۵/۰۱
  • حسین عباس منش

عباس منش

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی